کیانیت کانی عمومی گنیس ها و شیستهای با درجه دگرگونی بالا در نواحی دگرگونی شده است. کیانیت در این کانسارها از 2 تا 25 درصد است که به همراه آن به بیوتیت،فلدسپات، مسکوویت، گارنت و گاهی هورنبلند دیده میشود. این شیستها به دلیل عیار کم کیانیت در هیچ یک از نقاط جهان تولید کیانیت مورد استفاده قرار نمیگیرد....
- کانسارهای کیانیت بر سه دستهاند:
الف) کوارتزیت های کیانیت دار:
کیانیتتولید شده در ایالات متحده از کوارتزیتهای کیانیت دار برای 15 تا 40 درصدکیانیت و 5% کانیهای دگیر مثل پیریت، روتیل و میکا بدست میآید. اینکیانیت به طور متوسط 18% آلومینا دارد ولی میزان حداثل 10% و حداکثر 25% است. کانسارهای کوارتزیت کیانیت دار آمریکا در ناحیه پیدمونت کوههایآپالاش قرار دارد. آنها درون نوار پهنی از متاولکانیکهای اسیدی و رسوباتدگرگون شده درجه متوسط که به کعنوان کمربند اسلیت و لکانیکی در ویرجینیاشناخته میشوند، احاطه شدهاند. کوارتزیت کیانیتهای موجود در سایر نقاطدنیا مثل سورینام، نروژ، کنیا و اتریش نیز شرایط زمین شناسی مشابهی باکانسار ذکر شده در آمریکا دارد.
ب) شیستها و گنیسهای کیانیت دار:
کیانیت کانی عمومی گنیس ها و شیستهای با درجه دگرگونی بالا در نواحی دگرگونی شده است. کیانیت در این کانسارها از 2 تا 25 درصد است که به همراه آن به بیوتیت،فلدسپات، مسکوویت، گارنت و گاهی هورنبلند دیده میشود. این شیستها به دلیل عیار کم کیانیت در هیچ یک از نقاط جهان تولید کیانیت مورد استفاده قرار نمیگیرد. این شیستها در صورتیکه هوازدگی در عمق به آنها اثر کرده ودانههای کیانیت به صورت آزاد روی زمین تجمع یافته باشد میتواند جهتاستخراج کیانیت مورد استفاده قرار گیرند.
ج) کانسارهای تودهای کیانیت:
این نوع کانسارکیانیت به صورت محلی در اشکال نودول و قطعات سنگی کوچک و بزرگ در سنگهایدگرگون شده با منشا رسوبی که آلومینای زیادی داشتهاند، یافت میشود. هندوستان یکی از تولید کنندگان اصلی این گونه کیانیت است. نودولها احتمالاناشی از مهاجرت پنوماتولیتیکی محلی سیلیس و آلومینا در طی مراحل پسیندگرگونی ناحیهای است. این کانسارها مشخصا حاوی کرندوم و مقدار کمی روتیلهستند در هندوستان این کانی را به صورت سنگجوری به دست میآورند زیرا کهاندازه بلورها به اندازه کافی بزرگ است
مقالات مشابه :
کانسار طلا چیست؟ انواع کانسار طلا
تورمالین هندوانهای به ما میآموزد که متکی به خود باشیم، احساس ایمنی کنیم و با جنبههای مختلف خویش هماهنگ باشیم.
این جواهر اعجابانگیز به ما کمک میکند تا بتوانیم خود را تغییر دهیم و از فرم سخت و خشک در زمینه افکار ادراکات و تصورات به فرم بازتر و قابل انعطافتری تغییر شکل یابیم...چه از نظر فواید و چه از نظر زیبایی رنگها، سنگ غیرقابل رقابتی است. این سنگ دارای قابلیت زیادی بوده و تاثیرات مثبتی را برای همه کس به ارمغان میآورد. تورمالین منفیها را جذب نکرده یا در خود نگه نمیدارد. سنگ حساسی برای افراد حساس است. تورمالین سنگ عمیق، ملایم و درعین حال پرقدرتی است و دارای دو خصوصیت پایزوالکتریک و پایروالکتریک بهشرح زیر است:
خصوصیت پایزوالکتریک:
اگر فشاری را به یک انتهای سنگ وارد کنید جریان الکتریکی به انتهای دیگر سنگ منتقل میشود.
خصوصیت پایروالکتریک:
اگر سنگ را حرارت دهید یا سرد کنید بارهای الکتریکی تولید میشود.به خاطر طبیعت الکتریکی فوقالعاده تورمالین، برروی سیستم اعصاب اثر میگذارد. سیستم عصبی الکتریسیته حیاتی را در اختیار اعضاء و غدد قرار داده و موجب میشود که اعضاء و غدد کار خود را به درستی انجام دهند و تعادل را در تمام سطوح هستی ما برقرار سازند.
توپاز، کهربا و کارنئول نیز همگی حامل همین انرژی قوی هستند.
تورمالین بهصورت ستونهایی رشد میکند که یادآور ساقه گیاهان است، نیمه شفاف است و گاه لایههای بسیار متعدد رنگی در آن یافت میشود. سایه روشنهایی که قدرتهای عمیقی را به تورمالین میدهند و اگر انسان پذیرایی باشید تحت تاثیر زیبایی محسورکننده، اعجازآمیز و خیالانگیز آن قرار خواهید گرفت. تورمالین شادی و هماهنگی را به ارمغان میآورد و به رنگهای سیاه تا روشن و بیرنگ و نیز در رنگهای بسیار متنوعی دیده میشود که برروی چاکراهای مختلف اثر میگذارد.
روبلایت یا تورمالین صورتی
ملکه تورمالینهاست. روبلایت در رنگهای بسیار متنوع از قرمز تیره تا صورتی و گاه در مایههای بنفش دیده میشود. پیام روبلایت رهبری از پایگاه قلب است این سنگ خواسته دوستداشتن و فداکاری را تقویت میکند. روبلایت مظهر خلوص عشقی است که مادر برای فرزندش دارد. این جواهر با ارزش موجب کمک به ایجاد، تشدید و جهتدادن به انگیزههای اخلاص در درون ما میشود. روبلایت مشابه یاقوت سرخ است ولی در زمینه تعادل بخشیدن به مرکز قلب دارای اثر بسیار عمیقتری است. روبلایت موجب ایجاد بصیرت و قوه درک احساسات میشود و تضادها و درد را که منجر به ناامیدی و حزن میشوند برطرف میکند.
الوان پررنگتر روبلایت موجب گشایش قلبمان برروی خودمان میشود و کمک میکند تا ارزشهای خویش را درک کنیم و به الوهیت خویش پیببریم.عشق با اطمینان کردن به خویش آغاز میشود زیرا در درون خویش قدرت به انجام رساندن همه کارها را داریم.
تورمالین هندوانهای
جواهر دورنگی است که دارای کیفیتهای افسونکننده و دلربایی است. با ایجاد برشهای افقی در سنگ حالتی مشابه هندوانه مشاهده میشود که یادآور پوسته سبز و درون صورتیرنگ است. این سنگ مظهری از جمع شدن اضداد است و میتواند به ایجاد تعادل و جهت دادن مجدد به انرژیها کمک کند.
تورمالین هندوانهای به ما میآموزد که متکی به خود باشیم، احساس ایمنی کنیم و با جنبههای مختلف خویش هماهنگ باشیم.
این جواهر اعجابانگیز به ما کمک میکند تا بتوانیم خود را تغییر دهیم و از فرم سخت و خشک در زمینه افکار ادراکات و تصورات به فرم بازتر و قابل انعطافتری تغییر شکل یابیم. این سنگ میتواند نیروهای متضاد خارجی و داخلی ما را به صورت متعادل درآورد و اثرات درمانکننده و هماهنگکننده فوقالعادهای را برروی سیتم عصبی و قلب دارد.
قسمت سبز انرژی مربوط به نیروی حیاتی را در کل بدن تغذیه میکند، در حالیکه قسمت صورتی موجب آرامش، تسکین و هماهنگی میشود.
مقالات مشابه تورمالین :
مشخصات و ویژگی های سنگ تورمالین
خواص سنگ قیمتی تورمالین Tourmaline
خواص درمانی و شفابخش کوارتز با قشری از رسوبات تورمالین
عمومیترین صفت جانوران که طی مراحل رشد نیز قبل از همه ظاهر میشود. تراز ساختمانی آنهاست. همه جانوران زندگی را از یک سلول آغاز میکنند و برخی از تراز بافت بالا نمیروند. اما بقیه آنها از این تراز میگذرند و بدن پیچیدهتری مییابند. بدین ترتیب جانوران (متازوآ) را شامل میشود. همه جانوران دیگر که به شعبه یومتازوآ ، تعلق دارند، دارای اندام و دستگاه مشخص هستند. دومین صفت عمومی که بعد از تراز سازمانی در حین رشد جانوران ظاهر میشود، نوع تقارن آنهاست.
در ابتدا جنین همه جانوران دارای تقارن شعاعی یعنی به صورت کرهای توپر یا توخالی و متشکل از تعدادی سلول است. بعضی از گروههای جانوران این تقارن شعاعی را تا مرحله بلوغ حفظ میکنند. اما در بقیه پس از مدتی جنین تقارن دو طرفی مییابد و لارو و جانور بالغ حاصل از آنها نیز همین نوع تقارن را حفظ میکند. بر همین اساس شعبه یومتازوآ را میتوان به دو دسته دارای تقارن شعاعی و دارای تقارن دو طرفی تقسیم بندی کرد.
- شاخه کینداریا
کینداریا ، پستترین جانورانی هستند که بافتهای مشخص دارند. این جانوران به صورت منفرد یا دسته جمعی زندگی میکنند و بر دو نوع هستند:
- پولیپها: که دارای بدن لولهای است و یک انتهای آن بسته و چسبیده است و در انتهای دیگرشان یک دهان مرکزی وجود دارد که معمولا اطراف آن را شاخکهای نرم احاطه کردهاند. پولیپها ساکن هستند.
- مدوز: که به اطراف شنا میکند، بدنش ژلاتینی و به شکل چتر و از شاخکهایی حاشیه گذاری شده است و در برجستگی مرکزی سطح مقعد آن ، دهانی دیده میشود.
در هر جانور یک حفره گوارشی ، چندین الیاف عضلانی و تعدادی زیادی کپسولهای کوچک نیش زننده یا نماتوسیت وجود دارد. همه کینداریا آبزی و دریایی هستند. این شاخه از سه رده هیدروزوآ، سینوزوآ و آنتوزوآ تشکیل شده است.بسیاری از شقایقها و مرجانها به رنگ روشن و بعضی از مدوزها کم رنگ و زیبا هستند و بسیاری از گونههای مرجان نیز درخشندگی دارند.
- صفات اختصاصی شاخه کیندازیا
- تقارن شعاعی در حول دهانی - مخرجی ، تقارن دو شعاعی در بعضی از آنتوزوآ (شقایق و مرجان) ، سر ، حلقه یا بند وجود ندارد.
- بدن از دو لایه سلولی ، یک اپیدرم خارجی (اکتودرم) و یک گاسترودرم (آندودرم) تشکیل شده و میان دو لایه مذبور به مقدار کم یا زیاد.
- اسکلت آهکی یا شاخی است. الیاف عضلانی در اپتیلیا (Epithelia) دیده میشود.
- دهان از شاخکهای نرم احاطه شده و به یک حفره هاضمه کیسه مانند به نام انترون (Entron) متصل میشود. - - انترون ممکن است منشعب یا به وسیله دیوارههایی تقسیم بندی شده است، مقعد وجود ندارد.
- خون و اندامهای تنفسی و ورانش دیده نمیشود.
- شبکه منتشری از سلولهای عصبی در دیواره بدن که فاقد سیستم عصبی مرکزی است. بعضی ازآنها دارای لکه چشمی هستند.
تکثیر معمولا بوسیله تناوب تولید مثل انجام میگیرد، یعنی با جوانه زدن غیر جنسی در مرحله چسبیده یا پولیپ و تکثیر جنسی بوسیله گامتها در مرحله آزاد یا مدوز ، یک جنسی یا دو جنسی ، بعضی دارای غدد تناسلی ساده ولی بدون مجاری جنسی هستند.
- رده آنتوزوآ
آنتوزوآ ، پلیپهای دریایی به شکل گل هستند و به اندازههای کوچک یا بزرگ یافت میشوند. بافت و تریکب آنها نسبتا محکم است و به علت وضع مری و دیوارههای داخلی آن به تقارن دو شعاعی ، تمایل دارند. همگی به شکل پولیپ هستند که معمولا بر روی تخته سنگها ثابت میباشند و هیچ نوع تغییر محل نمیدهند. گاهی جدا و منفرد زندگی میکنند ولی غالبا کلنیهای بزرگ درست میکنند. این جانوران در آبهای گرم سطحی فراوان هستند ولی بعضی در آنها در دریاهای قطبی ساکن هستند و گونههای مختلف از خطوط جزر و مد تا اعماق 5300 متری یافت میشوند.
معمولا سلولهای جنسی نر و ماده در بدن افراد مختلف بوجود میآیند و در عدهای عمل لقاح در حفره گوارش ماده صورت میگیرد و مراحل اولیه نمو در این حفرهها ، آغاز میشود. از حفره مزبور لاروی به نام پلانو خارج میشود و رویان از این به بعد به حالت مجتمع به سر میبرند، شروع به جوانه زدن میکند . بنابرین در اثر جوانه زدن به وجود میآید و افراد کلنی بوسیله لوله باریکی به هم مربوط میشوند، این رده شامل شقایق دریایی ، مرجان و ... است.
- خصوصیت مرجانها
مرجانها ، سازندگان اصلی تشکیلات یا جزیرههای کوچک دریایی و تودههای سختی بوجود میآورند که قادر به مقاومت در برابر امواج کوبنده دریاها هستند. بسیاری از جانوران در میان مرجانها به سر میبرند و در سلولهای بعضی از مرجانهای سطحی آب ، جلبکهای قهوهای وجود دارد. اجزای مرجان عبارت از یک پلیپ شقایق مانند کوچکی است که دارای شاخکهای کوتاه و عضلات مختصر است و فاقد صفحه پایی میباشد و در یک جام سنگی ، زندگی میکند و تیغههای شعاعی جانور در کف آن قرار دارد.
تولید مثل این پولیپها به صورت کلنیهای متراکم ، مرجانهای آهکی و تشکیلات مرجانی تولید میکنند. این جانوران به آبهای تا 20 درجه سانتیگراد یا گرمتر احتیاج دارند و از سطح تا اعماق 37 متر ، میان 28 درجه شمالی و 28 درجه جنوبی به سر میبرند. در اطراف فلوریدا و هند غربی و دریای مرجان هاوایی و فلیپین تا استرالیا و آفریقای شرقی فراوان هستند. تعدادی از مرجانهای سنگی مانند فونژیا (fungia) و ... منفرد هستند و بعضی از اینها تا اعماق 7650 متری یافت میشوند.
از تشکیلات مرجانی اشکال زیر بوجود میآید
رشتههای ساحلی که از ساحل تا مسافتی به طرف دریا کشیده میشود.
رشتههایی که بوسیله آبگیرها یا مردابهای با وسعت و عمق معین از ساحل مجزا میشوند.
آتول یا جزیرههای دایرهای که دو آبگیر یا مردابی را فرا میگیرند.
- اصل و منشا تشکیلات مرجانی
درباره اصل و منشا تشکیلات مرجانی ، تئوریهای مختلفی وجود دارد. داروین ، چنین استنباط کرد که رشته ابتدا روی یک ساحل شیبدار به وجود آمده پس از فرو رفتن ساحل در آب به یک رشته ساحلی تبدیل میشود و هنگامی که خشکی کاملا در آب فرو میرود. به صورت یک آتول در میآید. "تئوری دالی" فرض میکند که پس رفتن (عقب رفتن) آب در عصر یخبندان و به وجود آمدن پوششهای بزرگ یخ ، دریا را تا حدود 65 متر از سطح فعلی پایینتر برد.
پس زمینهای برجستهای در نتیجه تاثیر امواج بریده و جدا شد. بعدا با افزایش درجه حرارت مرجانها شروع به رشد و نمو ساختمان کردند و به موازات ذوب شدن یخها به تدریج در سطح دریاها ، بالا آمدند. تشکیلات مرجانی فعلی سالیانه از 200 - 5 میلیمتر ، رشد میکنند، از این قرار ، تمام تشکیلات مرجانی موجود تقریبا در ظرف ده هزار تا 30 هزار سال ، رشد و تکامل یافتهاند.
- دو نمونه از مرجانها
- مرجان شاخ گوزنی
در شرایط مناسب این مرجان شاخهای شکل میتواند در هر سال 10 سانتیمتر (10 اینچ) رشد کند که سریعترین رشد بین گونههای این جانور است . مرجانهای شاخ گوزنی در آبهای کم عمق زندگی میکنند و نوک شاخهای آنها در مسیر جریان موجها قرار میگیرند . این مرجان هم مثل دیگر مرجانهای شاخهای شکل ٬ دو گونه پولیپ دارد . یکی بخش اصلی هر شاخه را تشکیل میدهد و دیگری به عنوان شاخه کوچک از کنار شاخه کوچک درمیآید.
- مرجان مغزی شکل
بیشتر مرجانها از تعداد خیلی زیادی پولیپهای جدا از هم تشکیل میشوند. هر کدام از این پولیپها حلقهای از شاخکهای مخصوص خود دارند. پولیپهای این مرجانها به شکل خطوط مارپیچ بلند به همدیگر متصل شدهاند. هر چند که هر پولیپ مرجان مغزی شکل دهان مخصوص خود دارد اما شاخکهای و پولیپ کناری او مشترک است. مرجانهای مغزی شکل به آهستگی رشد میکنند و میتوانند در مقابل امواج کوبنده مقاومت کنند.
مقالات مرجان :