پیشروان تولید الماس ابتدا در کشورهایی همچون بوتسوآنا، آفریقای جنوبی،آنگولا ،اطریش و کنگو، نامیبیا ،کانادا، سیرالئون و روسیه مستقر بودهاند. علاوه بر نواحی معدن خیز فوق، مراکز مهم دیگری نیز برای تجارت، تراش وسازندگان جواهر نیز وجود دارد، که در ذیل به تفضیل بدان پرداخته شده است؛
گاهی سرعت تحولات و تغییرات آن چنان هستند که باید به مانند زنگ فرضشوند. الماسهایی که صدها میلیون سال در بستر زمین آرمیده بودند، از اواخرقرن ۱۹ هجری کشف، استخراج و تراش داده شده و فن امتیاز آن به تعداد معدودیاعطاء شده و امروزه این ذرات گرانبهای کربن براساس اصلیت و منبع استخراجآن طبقه بندی شده و آماده عرضه به عموم است.
برای درک هر چه بهتر جنبههای مختلف بازار الماس، فقط کافیست به مجموعهبین المللی دیبرز De Bears نگاهی بیاندازیم، که به طور هم زمان عملیاتاستخراج و تولید بیش از ۸۰ درصد الماس دنیا را تأمین میکند. اعتبار دوسوم سهام بازار الماس دنیا به عهده دیبرز است. دیبرز از یک شرکت عمومی بهخصوصی تغییر یافته و حوزه عملیاتی شرکت شامل برنامههای «اس او سی SOC» (Supplier of choice) و بازاریابی مارکهای معتبر و حتی توسعه عمده فروشیو خرده فروشی است. حال این سوال مهم به ذهن خطور میکند که برنامههایمذکور چه تأثیری بر آینده بازار الماس خواهد گذاشت؟
برای درک عمیقتر و هرچه روشنتر شدن تغییرات بازار الماس، ابتدا بایدنگاهی اجمالی به تاریخچه الماس و سپس مراکز مهم الماس و جنبههای اساسیمطرح در صنعت امروزی بیاندازیم.
- پیدایش تاریخچه تأسیس
1) سیسل جان رود ز Cecil John Rhodes در دهه ۱۸۸۰ پس از حل و فصلدعویهای مربوط به منطقه الماس خیز « Kimberley» در آفریقای جنوبی، زمینمزبور را خریداری و شرکت «De Bears mining co » را تأسیس کرد. او همچنانبه فعالیتهای خود در زمینه خرید دعویهای زمین مربوطه ادامه داد و در۱۸۸۷کنترل کامل معدن «دبیرز» به دست آورد. آخرین خرید بزرگ او Kimberley central Mining Co » به ارزش ۲۵ میلیون دلار بود که در دیبرز ادغام شد. اوکنترل غنیترین لایههای الماس زمین را به دست آورده بود.
پس از مرگ «رودز Rhodes» در ۱۹۰۲ کشفیات الماس بیشتری در منطقه انجام شد که منجر بهنوسانات متعددی در قیمت شد. در ۱۹۲۹ «ارنست هایمر Ernest heimer» مدیرعامل معادن یکپارچه (ادغام شده) «دیبرز» شد. با بروز موج افسردگی در کلدنیا و کاهش سطح تقاضای الماس، «هایمر» اقدام به تشکیل مجمعی از تولیدکنندگان الماس به نام «دی پی آ DPA» (Diamond Producer&#۳۹;s Association) کرد تا بدین ترتیب راهی جهت تهیه الماس ایجاد نماید، همزماندر سال ۱۹۳۴ بود که «دی تی سی DTC» (Diamond Trading Corporation) بهعنوان صنف کنترل فروش الماس، تأسیس شد.
«دی پی آ DPA» و «دی تی سی DTC» اساس «سی اس او CSO» (Central Selling Organization)، را در «دیبرز» تشکیلدادند، تا به عنوان یک اتحادیه رسمی؛ تهیه، استخراج و فروش الماس را درسراسر دنیا کنترل کنند. به دلیل تحریم کارتل مذکور توسط قوانین ضداتحادیهای آمریکا، «دیبرز» تصمیم به همکاری مشترک با یکی از برجستهترینآژانسهای تبلیغاتی به نام «ان، دبلیو آلیری N.W.Ayer» ، گرفت و «دی آی سی DIC» یا مرکز اطلاع رسانی جامع الماس را تشکیل داد و با اتخاذ سیاستبازاریابی فعال و رقابتی اقدام به فروش هر چه بیشتر الماسهای اعلای خودبه شکل حلقههای نامزدی کرد، آنان با شعار الماس جاودانه است. نه تنها اینسنگ را محبوب دنیای عشاق نمودند، که گوی سبقت را در دنیای شعارهایتبلیغاتی نیز ربودند.
امروزه «دی آی سی DIC» و « دی پی اس DPS» (Diamond promotion service) تحت حمایت و همکاری مالی، آژانس تبلیغاتی بینالمللی، «جی والتر تامپسون J. Walter Thompson» و با عنوان روابط عمومی تبلیغات «دیبرز» فعالیتمیکند. علاوه بر تجارت و آگاهیهای در حال پیشرفت، پرطرفدارترین کار «دیبرز» در آمریکا جواهرات الماس «تری استون Three-stone» و در اروپا «تریلوژی Trilogy» نام دارد. از کارهای ارایه شده از سوی «دیبرز» حلقهمخصوص دست راست بود. این کار که نتیجه تحقیقات دراز مدت دیبرز بود که طیآن «دی تی سی DTC» بدین واقعیات دست یافته بود که با عنوان همواره خواستارکاری دیگری در کنار حلقه سنتی «کوکتیل Cocktail» علاوه بر حلقههای نامزدیو عروسی بودهاند.
- صنعت جهانی الماس
پیشروان تولید الماس ابتدا در کشورهایی همچون بوتسوآنا، آفریقای جنوبی،آنگولا ،اطریش و کنگو، نامیبیا ،کانادا، سیرالئون و روسیه مستقر بودهاند. علاوه بر نواحی معدن خیز فوق، مراکز مهم دیگری نیز برای تجارت، تراش وسازندگان جواهر نیز وجود دارد، که در ذیل به تفضیل بدان پرداخته شده است؛
- آنتورپ Antwerp
آنتورپ با دارا بودن مزیت هایی همچون موقعیت جغرافیایی بسیار مناسب وبندری بزرگ یکی از برجستهترین مراکز تولید الماس دنیا به شمار می رود. پساز جنگ جهانی دوم آنتورپ به سرعت به دومین مرکز صنعت الماس دنیا تبدیل شد.
امروزه آنتورپ جوابگوی ۸۰% الماس خام و نیمی از الماس پرداخت شده دنیااست و بازدهی سود سالانه آن ۲۶ میلیون دلار تخمین زده شده است. تراشکاریهای مستقر در آنتورپ به دلیل تجربه تراش های بزرگ تر، و سنگ های اعلاء ومرغوب مشهورند و هزینه کارگر در مقایسه با قیمت الماس بسیار اندک و ناچیزاست.
- فلسطین اشغالی
تجارت الماس در فلسطین اشغالی از دهه ۱۹۳۰ و توسط مهاجران بلژیکی آغازو در گذر سال ها شاهد رشد چشمگیر و تحول و تکامل، به صنعتی غنی و چندمیلیارد دلاری تبدیل شد. در سال ۱۹۴۷ مرکز بورس در آن تاسیس شد و در حالحاضر و بیش از ۲۵۰۰ نفر کارمند در آن مشغول به کارند، در فلسطین اشغالی ازنقطه نظر ارزش، نیمی از سنگ های قیمتی و خام دنیا و بخش مهمی از پیشرفتهترین کارخانه های تراش و پرداخت الماس دنیا وجود دارد.
- نیویورک New York
نیویورک از برجستهترین مراکز صنعت الماس محسوب میگردد. نیویورک برایتراشهای بزرگ Large Cutting و سنگ های گرانبها و با کیفیت خود مشهور است. اگر چه که امروزه در مقایسه با گذشته تراش کمتری در این مرکز صورتمیگیرد . صنعت تراش الماس آمریکا سالانه به فرآوری بیش از ۵۰۰ میلیوندلار الماس خام اعلاء میپردازد. حدود ۴۰% از مبلغ کل الماس خام وارداتی،به طور تقریبی ۸۰۰ میلیون دلار است که دوباره صادر می گردد...
- هندوستان
هندوستان اگر چه در دنیای تراش الماس، تازه نفس محسوب میگردد، اما درهمین مدت کم، از اهمیت ویژهای برخوردار گشته است. امکانات و حمایتهایاکید کارگری و دولتی هندوستان، منجر به تخصیص بخش عمدهای از تولید الماستراش داده و پرداخت شده به این کشور گردیده است.
آغاز و پیدایش صنعت الماسدر هند به ۱۹۶۷ باز میگردد و امروزه شاهد ۷۰۰۰ صادر کننده و ۲۵ هزارتولید کننده الماس و بیش از ۷۵۰ هزار کارگر تراش دهنده در هند هستیم. تراشکار های الماس هندی در زمینه تراش الماس های کوچک، سنگ های دارای درجهتجاری Commercial grade stones در دو نقطه بسیار معروف میباشند.
دولتهندوستان به عنوان حامی استوار و پر و پا قرص صنعت مذکور، در این اواخردرصدد کاهش تعرفه بازرگانی به منظور حمایت از صادرات کشور و خاتمه بخشیدنبه انحصار و ریشه کن نمودن خط قرمز در میان صادر کنندگان و تولیدکنندگاناست. علاوه بر رونق و شکوفایی روز افزون معاملات الماس های تراش دار،تولیدکنندگان هندی درصدد توسعه حوزه فعالیت خود به سوی تولید جواهراتسواره با استفاده از روش با ورود قطعات و تولید آن ها به سطح قیمت هایانبوه تا حد متوسط هستند.
در پایان سال مالی در ماه مارچ ۲۰۰۶، در کل شاهدصادرات حدود ۲۸/۱۱ بیلیون دلار الماس هندی بودهایم، که ۰۹/۲ بیلیون دلارآن به جواهرات Finished Jewellery اختصاص دارد.
مقالات مشابه الماس :
شناخت الماس و درجهبندی الماس Daimond Grading
الماس سنگ متولدین فروردین، گوهر خوشبختی
تشخیص سنگ الماس طبیعی از مصنوعی
الماس ها همواره بیانگر عشق و استحکام هستند. دربازارهای رقابتی امروز باید در پی یافتن ایده های جدید برای افزایش تقاضاباشیم. " دایاموند دالی " از ترکیب خلاقیت هنرمندانه تراش دهندگان الماسبا تکنولوژی پیشرفته پولیش، به این درجه از توان رسیده است تا از دو منبع پرجاذبه دیگر در کار خود استفاده نمایند، نوآوری و تکامل فرآیند تراش، که ارایه تراش های جدید زمینه ساز آن تلقی می شود...
شرکت دایاموند دالی.ن.وی. Dali Diamond Co.n.v بازاریابی الماس های " وب کات " Web cut خود را در بازارهای جنوب شرقی آسیا آغاز نموده اند. هدفکلی از این اقدام، مشارکت برخی شرکت های در امر توزیع الماس های " وب کات " است.
طبق نظر مدیر شرکت " ایزی مورسل " Isi Morsel ، شرکت آمادگی انجام هرنوع حمایت تبلیغاتی از شرکای آسیایی خود را دارد. این شرکت در گذشته نیز،الماس های " وب کات " را به بازارهای رقابتی پیشرفته الماس ژاپن معرفیکرده و با نماینده خود در توکیو رابطه تجاری برقرار نموده است. از طرفی درایالات متحده و بازارهای مشهور اروپا الماس های مزبور به مقیاس وسیعی دردسترس خرده فروشان یا بخش های انحصاری فروش قرار دارند.
تولید " وب کات " به کمک روش CHARLES " چارلز " صورت می گیرد که بااستفاده از شیوه " مینیمالیست " Mini Malist در تراش خطوط، شفافیت آن بهحداکثر می رسد. یک الماس " وب کات " هشت ضلعی است که شامل ۲۴ تراش در قسمتتاج Crown و ۲۴ تراش در ناحیه پاویلیون Pavilion می شود. قسمت میانی " گیردل " Girldle نیز تراش داده شده و " کولت " Cult هم نوک دار می شود. الماس های " وب کات " در رنگ های D تا I موجود بوده و درجات شفافیت آنشامل If تا SI می باشد. هم چنین در اندازه های ۳۰/۰ تا ۳ قیراط وجود دارد.
قیمت های عمده فروش الماس " وب کات " ۲۰ درصد کمتر از نمونه های مدوریاست که از نظر رنگ، شفافیت و اندازه به آن ها شباهت دارد. این شرکت متذکرمی شود که سنگ ها تا اندازه ۵۰ پوینت Points در کارخانه شان واقع دراوکراین و اندازه های بزرگتر هم در " آنتوراپ " Antwerip پولیش داده میشوند.دایاموند با علم به اهمیت تراش، مدت ها قبل نوآوری خود را در اینزمینه آغاز نمود.
" الماس ها همواره بیانگر عشق و استحکام هستند. " دربازارهای رقابتی امروز باید در پی یافتن ایده های جدید برای افزایش تقاضاباشیم. " دایاموند دالی " از ترکیب خلاقیت هنرمندانه تراش دهندگان الماسبا تکنولوژی پیشرفته پولیش، به این درجه از توان رسیده است تا از دو منبع پرجاذبه دیگر در کار خود استفاده نمایند، نوآوری و تکامل فرآیند تراش، که ارایه تراش های جدید زمینه ساز آن تلقی می شود.
هدف ما خلق نمونه های جدید و زیبا است اما برای این کار از روش هایسنتی پولیش الماس نیز استفاده می شود. هدف اساسی از تراش الماس، به حداکثررساندن انکسار نور و پراکنش آن است. تیم طراحی الماس ما، ۶ نوع تراشمتفاوت را با الهام از مدل کاشن Cushion عرضه نموده اند که به منظورافزایش زیبایی و جلوه آن، دوباره تغییراتی در طرح این مدل صورت گرفته است. در ارتباط با مجموعه تراش های جدید به حداکثر رساندن جریان حرکت نور درالماس، مدنظر قرار داشته است. به علاوه پس از بررسی بازار کنونی و مدل هایرایج در طی روند توسعه، اشکال مزبور انتخاب شده اند.
دایاموند دالی کارخود را با فروش بدون تراش شروع کرد و در سال ۱۹۶۷ به مقام " سایت هولدر " sight holder شرکت تجاری الماس (DTC ) رسید. در سال ۱۹۹۰ شرکت از زمرهاولین فروشندگان الماس های سخت به شمار می آمد که در زمینه پولیش الماسنیز اقداماتی را آغاز نموده بود و در ارتباط با آن کارخانه هایی را دراوکراین و بلاروس افتتاح کرد.
با گذشت سال ها، دایاموند دالی قلمرو عملیاتپولیش خود را وسعت بخشیده و در کار با سنگ های ۰۱/۰ تا ۵ قیراط تخصص پیداکرده است و حال مالک کارخانه هایی نیز در آنتوراپ و چین است که در آن هانمونه های کوچکتری از سنگ مورد پردازش قرار می گیرند. " دایاموند دالی " علاوه بر سهمیه ای که از DTC در یافت می کند، مقداری از سنگ سخت را نیز از BHP " بیلیتون " Billiton مستقر در آنتوارپ و آلروسا در روسیه را به دستمی آورد.
مقالات مشابه الماس :
شناخت الماس و درجهبندی الماس Daimond Grading
الماس سنگ متولدین فروردین، گوهر خوشبختی
تشخیص سنگ الماس طبیعی از مصنوعی
دی بیرز بزرگ ترین تولیدکننده الماس جهان است. بیش از ۴۰ درصد الماسهاس تراش نخورده که در سطح جهانی معامله می شوند از ۲۰ معدن آفریقایی به دست می آید.
۲۵۰ گوهرشناس به منظور بررسی ذخایر جدید به بحث در باره امکانات و شیوه های مدرن جهت به کارگیری آن ها می پردازند. بخش بازاریابی " دی بیرز " دیتی سیDTC بیش از نیمی از تولیدات الماس جهان را به فروش می رساند.به طورتقریبی ۲۲۰۰۰ نفر در بیش از ۱۹ کشور در سطح بین المللی برای گروپ Group کار می کنند.
در مجموع صنعت الماس ۲ میلیون نفر را تحت پوشش خود قرار دادهاست.
در نزد بسیاری از کشورها مانند بوتسوانا، نامبیا و آفریقای جنوبی این کریستال گرانبها بر اقتصاد ساکنین کشورها تاثیر بسزایی دارد. در بوتسوانا،حفاری الماس سالانه معادل ۰۰۰/۳۰ قیراط بازدهی دارد و این شرایط انگیزه اقتصادی موثری در جذب نیروی کار در این بخش محسوب می گردد و حدود ۸۰ درصدصادرات و ۴۲ درصد تولیدات ناخالص داخلی را تشکیل می دهد.
از سال ۱۹۶۹همکاری بین اینشرکت و بوتسوانا پیشرفت اقتصادی را تضمین می کند. بدون تجارت الماس این گونه ملت ها هرگز قادر به ساخت بیمارستان ، جاده و مدرسهوغیره .... نبودند.
بیش از ۹۰ درصد از ۵۰۰۰ کارگر،کارکنان محلی هستند.به علاوه " دی بیرز گروپ " برا ی آموزش کارکنان خود وتهیه تجهیزات مدرنسرمایه ای در نظر می گیرد. حفاظت از محیط زیست به هنگام حفاری موضوع دیگریاست که مد نظر شرکت قرار می گیرد. برای مثال هم اکنون یک کشتی فضایی بسیارپیشرفته مشغول بررسی ذخایر جدید آفریقای جنوبی است، که در آن از ابزارپیشرفته ارزش ۵/۵ میلیون یورو استفاده می شود.
این شرکت هم چنین در جنگ ومقابله با ایدز پیشگام بوده است. گروپ کل هزینه های معالجه کارکنان وکسانی که مبتلا به این ویروس شده اند را می پردازد.در پاسخ به شرایط موجودجنگ داخلی در برخی کشورها، دی بیرز در ماه مه سال ۲۰۰۰ عملیات کیمبرلی راآغاز نمود تا به این طریق با تجارت الماس تراش نخورده مبازره کند ونیروهای مسلح را از نظر مالی تامین نماید.
سیستم ارایه گواهی نامه که به کمک سازمان ملل دولت های تولید کننده و مصرف کننده و سازمان غیر دولتی بهاجرا درآمد، بسیار سخت و دقیق تنظیم شده و موفق بوده است. عنوان " الماسهای خونین " با توجه به این شرایط حتی ابزار تولید جهانی الماس های تراشنخورده به خود اختصاص نمی دهد.
مقالات مشابه الماس :
شناخت الماس و درجهبندی الماس Daimond Grading
ذخایر الماس در نوع خاصی از سنگها با نامهای Kimberlite و Lamporite یافت میشوند. مشخصات کریستالی و شیمیایی این سنگها به طورتقریبی یکسان بوده و مهمترین تفاوت بین این دو در این است که Kimberliteدر اعماق پایین از سطح زمین و به عکس Lamporite در عمق نزدیکتری به سطح زمین یافت میشود. معدنArgyle در استرالیا مهمترین مثال برای Lamprorite است
همانطور که اشاره شد برای تشکیل هرسنگ نیاز به شرایط خاصی است که این شرایط برای تشکیل الماس نیز مشخص است و از آنجایی که شرایط تشکیل الماس،فشار بسیار بالایی را نیاز دارد بنابراین امکان تشکیل الماس در اعماق ۱۴۰الی ۱۹۰ کیلومتر درون زمین میسر است و بهطورکلی الماس در دومحیط متفاوتتشکیل میشود که بهصورت زیر است.
۱- Peridotite( اغلب الماسها در این محیط شکل گرفته که بهطور احتمالیبه دوران اولیه تشکیل زمین مربوط میشود و با ذوب شدن سنگها در اثر حرارتدرونی زمین، کربن موجود در آنها آزاد شده و تحت فشار و حرارت بالا شروع بهبرقراری پیوندهایCubic و تشکیل الماس میکند که البته این نوع تشکیل الماسدرحال حاضر نیز در اعماق زمین انجام میشود.
۲- Eclogite( این نوع که در مقایسه با نوع اول دارای عمر کمتری بوده وبه سطح زمین نزدیکتر است، کربن خود را بهطور معمول از اجسامOrganic بهدست آوردهاند. بدین معنی که در زمان Subductionگیاهان و جانوران سطحزمین به لایههای زیرین منتقل شده و درون زمین کربن موجود در ساختار آنهاآزاد شده و در شرایط مناسب الماس را تشکیل میدهد. "در بحث زمینشناسی دردوران گذشته زمانی که دو قسمت از پوسته زمین به یکدیگر رسیدند و به همفشار وارد میکردند، یکی از این دو به زیر دیگری رفته و به سمت پایینفشرده میشود. که البته تمامی این جریانات ظرف چند میلیون سال اتفاقمیافتد.
به هرحال به این اتفاق Subduction گفته میشود".
از طرفی حفظ شدن نسبت بین فشار و حرارت در این بین نقش مهمی ایفامیکند. زیرا با کم شدن فشار یا افزایش حرارت، کربن به جای تشکیل الماسشروع به تشکیل Graphite میکند. این درحالیاست که وضعیت درونی زمین بهشکلی بوده که در زیر اقیانوسها و دریاها میزان حرارت در مقایسه با فشاربه مراتب بالاتر بوده و در نتیجه در لایههای زیرین اقیانوسها با وجودحضور کربن، هیچ الماسی تشکیل نمیشود و شرایط در لایههای زیرین قارهها وخشکیها به مراتب مناسبتر است.
- حمل الماس به سمت سطح زمین Diamond Transport
معمولا ذخایر الماس در نوع خاصی از سنگها با نامهای Kimberlite و Lamporite یافت میشوند. مشخصات کریستالی و شیمیایی این سنگهابهطورتقریبی یکسان بوده و مهمترین تفاوت بین این دو در این است که Kimberliteدر اعماق پایین از سطح زمین و به عکس Lamporite در عمقنزدیکتری به سطح زمین یافت میشود. معدنArgyle در استرالیا مهمترین مثالبرای Lamprorite است.
دانستن این نکته حایز اهمیت است که سنگهای نام برده فقط وظیفه حملالماس به سطح زمین را به عهده داشتهاند و در واقع محیط تشکیل الماسنیستند. زیرا بهطورکلی این سنگها دارای طول عمر به مراتب کمتری نسبت بهالماسهای درون خود هستند. هرچند که در بعضی مواقع ممکن است که آنها را بهنام سنگ مادر الماس بشناسند.
در درون لایه "مانتلMantle"،(لایه زیرین پوسته زمین که در فارسی جبهنامیده می شود)، سنگها و موادی به صورت مذاب هستند که ماگما Magma نامدارند، در اثر حرارت شدید منبسط شده و کاهش وزن مییابند و مانند هوای گرمکه به بالا حرکت میکند، این مواد نیز به بالا حرکت میکنند. ولی از طرفیبا بالا آمدن، مقداری از حرارت خود را از دست میدهند و سبب میشود که اینمواد متراکمتر سنگینتر شوند و درنتیجه دوباره به سمت پایین حرکت کنند وبا پایینتر آمدن دوباره گرمتر شده و به سمت بالا حرکت میکنند و اینروند یک چرخه با نام Convection Currents ایجاد میکند.
آن بخشهایی از این مواد که دارای مواد و عناصر لازم باشند در زمانبالا آمدن تشکیل Kimberlite و Lamprorite را داده و این سنگها درصورتی کهدر سر راه خود به سمت بالا به مسیر الماسها برخورد کنند، آنها را با خودبه سمت بالا حمل میکنند. که به این عملEmplacement گویند. تحقیقات نشان میدهد که اولین الماسهایی که به این ترتیب به سطح زمین حمل شدهاند درحدود ۵/۲ بیلیون سال پیش و آخرین آنها که به سطح زمین رسیدهاند در حدود۲۰میلیون سال قبل بودهاست و این درحالیاست که به هرحال و همیشه عمرتشکیل الماس با این سنگهای حملکننده قابل مقایسه نیست.
بهطور مثال قدیمیترین الماس که در کشور ذئیر یافت شده در حدود ۳/۳ بیلیون سال قدمتدارد و این در حالیاست که Kimberlite حامل این الماس عمری در حدود ۱۰۰میلیون سال دارد.
باتوجه به نکات فوق میتوان به این نتیجه رسید که هرچندبرای به سطح زمین رسیدن الماس وجود Kimberlite یا Lamproite لازم است،ولی برعکس این حالت صدق نمیکند، یعنی بسیاری از Kimberlite یا Lamproite ها بهطور کامل فاقد الماس هستند.
از طرفی گذشته از آن که حرارت Magmaآنقدر زیاد است که مواد Peridodite یا Eclogite احاطهکننده الماسها را ذوب و از بین میبرد،بلکه در اثر حرکت به بالا فشار موجود درMagmaبه شدت پایین آمده و ایندرحالیست که افت حرارتی زیادی نداشته و این نکته برای ادامه حیاط الماسبسیار خطرناک است، زیرا اگر تعادل بین فشار و حرارت برهم خورده و افت فشاروجود داشته باشد، الماس حرارت بسیار بالا را تحمل نکرده و نابود خواهدشد (درست مانند آب که در دمای معمولی ولی تحت فشار بسیار زیاد تبدیل به جامدشده ولی با کمی افت فشار از حالت جامد خارج خواهدشد.) افت فشار از طرفیخود موجب افزایش سرعت حرکت Magma میشود.
بهطوریکه در نزدیکی سطح زمینسرعتی نزدیک به ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت پیدا میکنند و این جریان توسط Kimberlite یک مجرای مخروط مانند در پوسته زمین ایجاد کرده که به آن Pipe میگویند. البته درباره Lamproite هم به همین شکل بوده ولی از آنجایی کهقسمت بالایی Pipe ایجاد شده توسط Lamproite بسیار پهنتر است، میتوان آنرا به یک قارچ تشبیه کرد.
همانطور که اشاره شد افت فشار برای الماسهای موجود در این جریان بسیارخطرناک بوده، بهطوریکه بسیاری از الماسها در اثر همین موضوع دگرگون شدهو تبدیل بهGraphite میشوند. زمینشناسان در برخی از نقاط ذخایریازGraphite با شکل الماس پیدا کردهاند که گواه این مطلب است. ولی همانگازهای آزاد شده از خود Magma و گاهی اوقات برخی از ذخایر آب زیرزمینی (چنانچه در سر راه این جریان قرار گیرند) موجب کاهش حرارت در بخشهایی از Pipe شده و در نتیجه تعادل بین فشار و حرارت برقرارشده و این عمل باعثمیشود که الماسها شانس باقیماندن پیدا کنند.
از آنجایی که معمولا قطریک Pipe بسیار زیاد است این عوامل خنک کننده فقط میتوانند میزان حرارت رادر دیواره Pipe پایین آورده و درنتیجه فقط الماسهایی که نزدیک به دیواره Pipe باشند شانس باقی ماندن خواهند داشت. هرچند که این الماسها نیزبهطور معمول شروع به از بین رفتن کردهاند و Growth markهای سطح الماسگواه این مطلب هستند (زیرا این علایم در اثر رشد معکوس یا منفی الماسایجاد شده که به آنها Eich figure گفته میشود) .
خروج Kimberlite وLamproite از پوسته مانند جریانهای آتشفشانی معمولینبوده و از آنجایی که نقطه ذوب این مواد بسیار بالا است، در همان حالی کهبسیار داغ هستند تبدیل به جامد شده و در نهایت آنچه از زمین خارج میشودبه صورت تودههایی از سنگها، خاکستر و مقادیر زیادی گازهای متفاوت هست واز آنجایی که بهطور معمول قسمت مایع یا مذابی در کار نبوده، اغلب نیزچیزی برروی زمین جاری نشده و عمده موادی که با فشار بسیار بالا به داخل جوپرتاب شدهاند، دوباره به داخل خود Pipe سقوط خواهند کرد.
تاکنون حدود ۶۰۰مورد ذخیره Kimberlite در اطراف زمین کشف شده که از این تعدا کمتر از ۱۰۰۰مورد دارای الماس است. از ۱۰۰۰ مورد مذکور فقط حدود ۵۰ مورد بهقدر کافیدارای الماس بوده که ارزش اقتصادی استخراج داشته باشند. بدین ترتیبکمیاببودن الماس جای تعجبی ندارد.
- ذخایز الماس Diamond Deposits
بهطورکلی ذخایر الماس را به دو نوع تقسیم میکنند.Primary وSecondary
۱)ذخایر اولیه Primary: دراین نوع، الماس همچنان درون سنگهایی که آنرا به سطح زمین حمل کردهاند باقی مانده و درنتیجه همچنان درون Pipe
است.
۲)ذخایر ثانویه Secondary: در این نوع، از آنجایی که سنگهای الماسدارای دوام بالایی نیستند در طول زمان طولانی در اثر عوامل جوی مانندگرما، سرما، نورخورشید، طوفان و باران به تدریج تخریب شده و درنتیجهالماسها از درون آنها خارج میشوند. ذخایر ثانویه خود به دو نوع تقسیممیشوند:
الف- Alluvial( چنانچه پس از خروج الماس از سنگ حامل در طول زمانجریانهای آب از این محل عبور کنند، سنگها در اثر فشار آب با آن همراهمیشوند و پس از طی مسافتی که در بعضی مواقع به صدها کیلومتر میرسد و دراثر ضعیف شدن فشار آب و به دلیل بالابودن وزن مخصوص الماس، قطعات الماس بهسمت بستر رود پایین رفته و از حرکت باز میمانند.
ب- Marine(حال چنانچه جریان آب آنقدر قوی باشد که به هیچ وجه اجازهپایین رفتن به الماسها داده نشود در نهایت آب، الماسها را به همراه خودبه دریا رسانده و درنتیجه سنگها در بستر دریا قرار میگیرند.
به طورکلی کیفیت الماسها در ذخایر ثانویه بسیار بالاتر از انواع اولیهاست، زیرا در طول مسیر طولانی در اثر حرکتهای مداوم، ضربات و سایشهایمتوالی، قسمتهای باقیمانده Kimberlite و حتی بخشهای ناپاک و نامرغوبالماس از بین رفته و در نهایت الماسهای باکیفیت بالا که دوام بیشتریدارند باقی میمانند. این درحالیست که الماسهای ذخایر اولیه دارای چنینسرگذشتی نبوده و میانگین کیفیت آنها بسیار پایینتر است، ولی حجم الماس درذخایر اولیه در مقایسه با انواع ثانویه بهطورکلی بسیار بالاتر است.
زیرافقط بخشی از الماسهای موجود در Pipe در اثر عوامل جوی وارد مرحله ثانویهمیشوند. بالارفتن مصرف الماس در بازار در سالیان اخیر، سهم ۸۰ درصدیذخایر ثانویه از تامین نیاز بازار در دهه ۶۰ به۲۵ درصد در دهه ۹۰ تقلیلمییابد و امروزه عمده الماس مورد نیاز بازار را ذخایر اولیه تامین میکنند.
مقالات مشابه الماس :
شناخت الماس و درجهبندی الماس Daimond Grading
در هنگام شکل گیری زمین قاره ها از هم جدا شده و یا به هم نزدیک شدهاند و این قاره ها در روی یک سطح مذاب شناور هستند. نمونه این حرکات را درخلیج فارس می بینیم که قسمت جنوبی به سمت ایران در حرکت است و سالی دوسانتی متر این دهانه کم می شود که علت آتش فشان های درون اقیانوس هند است....
در زمانی که نورها از درون الماس به سطح آن میرسند چنانچه درون زاویهحد قرار بگیرند قادر به خروج از الماس نبوده و به درون آن منعکس می شوند. Cuterها با استفاده از این خاصیت (Total Reflex) الماسها را میتراشند.
چنانچه سنگ Pavilion کم عمقی داشته باشد، چون نور در درون زاویه حد قرار می گیرد از Pavilion خارج میشود.
چنانچه سنگ Pavilionباعمق زیاد داشته باشد نور پس از انعکاس از سطح دیگر Pavilion خارج میشود.(حالت Nail head بهوجود میآید(
چنانچه سنگی نصب شده باشد پس از مدتی Pavilion را چربی پوشانده و زاویهحد الماس که برای سطح مشترک الماس و هوا بوده و در اینصورت سطح مشترک بینالماس و چربی در Pavilion داریم که زاویه حد دیگر ۳۸ درجه است و نور خارجشده بنابراین پس از مدتی استفاده از جواهرات مقداری از چربی بدن بر روی Pavilion قرار گرفته و در نتیجه Facetهای Pavilion فصل مشترک بین الماس وهوا نبوده بلکه بین الماس و چربی هستند در نتیجه زاویه حد تا حدود ۳۸ درجهبزرگتر شده و مقداری از نورهای رسیده به Pavilion از همان جا خارج شده وسنگ تلولو خود را از دست میدهد..
منابع الماس
در هنگام شکل گیری زمین قاره ها از هم جدا شده و یا به هم نزدیک شدهاند و این قاره ها در روی یک سطح مذاب شناور هستند. نمونه این حرکات را درخلیج فارس می بینیم که قسمت جنوبی به سمت ایران در حرکت است و سالی دوسانتی متر این دهانه کم می شود که علت آتش فشان های درون اقیانوس هند است. فشار ناشی از حرکات زمین و حرارت داخل زمین موجب ایجاد شرایط برای ایجادکریستال های الماس می گردد و در صفحات اقیانوسی این فشار خیلی بالاتر استو بنابراین در زیر صفحات اقیانوسی ما الماس نداریم. موادی را که کریستالالماس درون (موارد آتشفشانی هستند) آنها شکل می گیرد را Kimberlite کویند.
این مواد الماس ها را با خود به سطح زمین حمل می کنند. نوع خاصی از اینمواد که در استرالیا می باشند Lamproite گفته می شوند(مخصوص استرالیا). اکثر Kimberliteها فاقد الماس هستند. علت خارج شدن این مواد فشارهای درونیزمین است. در زمین ما حدود ۴۳۰ منطقه آتشفشانی داریم که حدود ۲۵۰۰ بارجمعا آتشفشانی کرده اند و حدود ۶۲% این فوران ها در حدود سواحل اقیانوسآرام بوده که معادل حدودا ۲۰۰۰ بار فوران آتشفشانی بوده است.
اکتشاف و استخراج
اکتشاف الماس بسیار مشکل و هزینه بر است که امروزه برای این کار ازنقشه های مخصوص و دوربین های مخصوص و حتی تصاویر ماهواره ای استفاده میشود تا ذخایر الماس را پیدا کنند و در ضمن پس از پیدا کردن باید ذخایرتوجیه اقتصادی برای استخراج داشته باشند.
در ذخایر ثانویه استخراج الماس با روش های قدیمی انجام می شود که ازهمان غربال کردن و شن شور کردن استفاده می گردد و تنها ذخایر ثانویه ای کهبا روش مدرن استخراج می گردند معدنی در زئیر است که با ماشن آلات پیشرفتهاستخراج انجام می پذیرد. در سواحل سیرالئون ذخایرMarineوجود دارند که آبالماس ها را به سواحل آورده(توسط موج) که استخراج در ساحل انجام می گیرد. در ونزوئلا به وسیله غواص ها در عمق سی متر این استخراج انجام می پذیرد.
استخراج از ذخاید اولیه خیلی پیچیده تر است که باید اولا توجیه اقتصادیکاملا بررسی شود و بررسی امکانات برای استخراج اهمیت دارد. مثلا وجود محلاسکان در نزدیکی معدن و وجود آب و برق و وسایل ارتباطات پارامترهای مهمیاست که اگر شهر در کنار معدن باشد، این امکانات وجود خواهند داشت و هزینهاستخراج را کم می نمایند. فاکتور دیگر عوامل جوی است. مثلا این ذخایر درآفرقای جنوبی (خوش آب و هوا) باشند یا در سیبری فاکتور دیگر عامل سیاسیاست.
برای استخراج از ذخایر اولیه نحوه کار به صورت Open picانجام می گرددکه به معنی استخراج روباز که به صورت پله های بزرگ می باشند(ارتفاع ۱۰ مترو عرض ۳۰ متر). ولی عمق برای این کار محدود است و حداکثر دویست متر است کهبعد از آن عمل استخراج به صورت زیرزمینی انجام می گیرد. به عبارت دیگربرای استخراج ذخایر اولیه ابتدا پله های عظیمی را دور تا دور ذخیره موردنظر ایجاد کرده به طوریکه ماشین آلات عظیم معدن از طریق همین پله ها بهسطوح پایین تر دسترسی پیدا می کنند. به این روش Open pic می گویند. ازآنجائیکه با پایین رفتن پله ها محدوده عمل باریک تر می گردد این روشماکزیمم تا عمق ۲۰۰ متری میسر است.
تاریخچه استخراج الماس
بزرگ ترین تولید کننده الماس کشور استرالیا که حدودا بیش از سی میلیونقیراط در سال تولید دارد که حدودا ۴۵% الماس های آن Gem Qualityمی باشندو حدود ۳۴% الماس جهان را استرالیا تامین می کند.آفریقای جنوبی در دنیارتیه پنجم را در تولید الماس دارد. سهم تولید الماس او امروزه از جهانچهارصدم در صد از کل الماس جهان است.
تجارت الماس
در سنگ های تجارت الماس بزرگترین تجارت ها است. به همین دلیل به آن King of Storeگفته می شود.
در سال ۱۸۶۶ میلادی زمانی که یک کشاورز به نام Naker به منزل همسایهخود رفته می بیند که بچه های همسایه با یک سنگ خیلی براق بازی می کنند کهاولین الماس آفریقای جنوبی به وزن ۲۱.۵ قیراط بوده به نام Urika.
برای بار دوم سنگی از خانه همسایه می گیرد به وزن ۸۶.۵ قیراط که اینسنگ در انگلستان به قیمت یازده هزار پوند بفروش می رود که موجب هجومآروپائیان به آفریقای جنوبی می شود و اولین معدن در سال ۱۸۷۰ به نام معدن JuggersFuntin در آفرقای جنوبی پیدا شد و تجارت الماس در این قاره شروع شدو در این بین شخصی به نام Cecil Rhodes به قصد کار کردن به آفریقای جنوبیرفته در سن ۱۹ سالگی از قسمت غربی به قسمت شرقی می رود که ۸ ماه طول میکشد و موجب می شود که بخواهد آفرقای جنوبی را مستعمره انگلستان کند. سپسبه دنبال الماس در کنار رودخانه ها می پردازد و از این طریق سرنایه ای بههم می زند.
او به این نتیجه می رسد که هیچ کمپانی کنترل کامل بر روی بازارالماس نداردحتی Debeers که آن موقع معدن کار بوده. در این موقع فقط یکرقیب برای Debeers بوده به نام Bany Barnitoکه شرکت Kimberlin را داشته ویک شرکت فرانسوی نیز در معدن Kimberlin فعال بوده که آقایRhodes سهام شرکتفرنسوی را خریده و نهایتا Barnito را نیز از میدان بدر کرد.
مقالات مشابه الماس :
شناخت الماس و درجهبندی الماس Daimond Grading
الماس سنگ متولدین فروردین، گوهر خوشبختی
تشخیص سنگ الماس طبیعی از مصنوعی