دستگاههای فتوکپی برای انجام عمل کپی به حرارت بسیاربالایی نیاز دارد. بنابراین در این دستگاهها از آینههایی با روکش طلااستفاده شده است تا حداکثر حرارت ممکنی را بتابانند....
- لیزرها و عدسیها
- ستاره شناسی
- لوازم صوتی
- دستگاههای فتوکپی
- سی دیهای تصویری
- ماهوارهها
- تجهیزات ایمنی
- تلسکوپ
ستاره شناسی: بزرگترین تلسکوپ دنیا در رصد خانهای در کک واقع شده استکه در اجزاء داخلی آن از طلا استفاده شده است. این تلسکوپ در ارتفاع۷۹۶/۱۳پایی در بالای آتشفشان مااوناکی در هاوایی قرار دارد. این رصدخانهدارای تلسکوپهای دو قلو، به نامهای لک وان و ککتو است. هر یک از اینتلسکوپها مجهز به یک آینه ثانویه ۲۱ اینچی هستند که روکشی از طلای ۹/۹۹درصد دارند. تلسکوپ لکوان از سال ۱۹۹۳ راه اندازی شد و با توان گرد آورینور، پنجرهای مملو از شگفتیهای دنیا نجوم را به روی ستاره شناسان گشود،درواقع منجمان با استفاده از طیف مادون قرمز قادرند تا حتی کمرنگترینمنابع نوری موجود درآن سوی کره زمین را نیز شناسایی نمایند. مشاهداتنجومی از طریق تلسکوپ لکتو از اکتبر ۱۹۹۶ آغاز خواهد شد.
این تلسکوپهابه اندازهای قوی هستند که بوسیله آنها میتوان حتی نور یک شمع را روی کرهماه شناسایی کرد. از طلا برای پوشش دادن آینههای ثانویه تلسکوپ استفادهمیشود زیرا طلا از قدرت بالایی در بازتابش اشعه مادون قرمز برخوردار است. این فرآیند دستیابی به فن آوری اپنرOepner Tecnology توسعه یافت و اکنونروش طلا اندود شدن آینههای تلسکوپ به لیزر گولد Laser Gold معروف است. لازم به ذکر است که این روش اکنون توسط موسسه ملی به استاندارد و فن آوریبنام اس آر ام تایید شده است.
لوازم صوتی: شرکت موبیل فیدلیتمی ساوند M F S که در شهر سبا ستوپول درا یا لت کا لیفرنیا واقع شده است، اقدام به ساخت تعداد معدودی آلترادیسکتو نموده است. این دیسکها محصولات ویژهای هستند و طرفداران دستگاههایصوتی با کیفیت این دیسکها را از روی نوار اصلی و مادر ضبط میکنند. باتوجه به اینکه این دیسکها دارای پوششی از طلای ۲۴ عیار هستند.
از آنجملهخوانندگانی که آلبوم آنها روی این دیسکهای ویژه، ضبط و عرضه شدهاند،میتوان افراد ذیل را نام برد: التون جان، استیو وین دود، بی بی لینگ وآرتا فرانگلین. به خلاف دیسکهای آلومینیومی که در مجاورت هوای مرطوباکسیده میشوند، این آلترا دیسکها بدلیل دارا بودن پوششی از طلای ۲۴ عیار،در برابر اکسید شدن مقاوم هستند. درنتیجه استفاده از دیسک آلترا سونیکتو، اشکالات کمتری برای دستگاه سی دی پلیر ایجاد مینماید.
دستگاههای فتوکپی: دستگاههای فتوکپی برای انجام عمل کپی به حرارت بسیاربالایی نیاز دارد. بنابراین در این دستگاهها از آینههایی با روکش طلااستفاده شده است تا حداکثر حرارت ممکنی را بتابانند.
سی دیهای تصویری: شرکت ایست من کداک اقدام به ابداع سیستم سی دیهایعکس نموده است که در این سیستم از طلا بعنوان سطح باز تابنده استفاده شدهاست. عکاسیها با بکار گیری این روش میتوانند نگاتیوها و اسلایدها را تا۱۰۰عدد و به صورت دیجیتالی بر روی یک دیسک انتقال دهند. محتویات دیسک فوقرا میتوان روی تلویزیون و یا صفحه مانیتور کامپیوتر مشاهده نمود.
نمونه بسیار جالب کاربرد این سیستم، پروژه نشنال پارک سرویس است که تمامی عکسهای مربوط به بزرگداشت سربازان جنگ ویتنام بر روی این سیدیها به صورتکاتالوگ ذخیره و ضبط شدند
مقاله مرتبط طلا و جواهرات:
چند سال پیش یکی از برجستهترین پیشکسوتان فرانسوی بنام لی ادل کورت LI Edelkoort اذعان داشت که جواهرات تاثیر بسزایی برمد خواهد گذاشت و بالاخرهتناسب تحسین برانگیز پارچههای راه راه باریک ۲۰۰۳ با جواهرات اعم ازالماس، مروارید و سنگهای قیمتی، منجر به آن شده که اکثر طراحان به اینتلفیق نوین روی آورند. هلنا کودل Helena Krodel مفسر و رابط رسانههایگروهی در مرکز اطلاع رسانی جواهرات نیویورک میگوید: قبلا جواهرات سفارشیمقولهای جدا از لباس به شمار میرفت، اما امروزه انتخاب و آویختنجواهراتی که در نهایت هماهنگی با نوع و رنگ پوشش هستند، توجه مثبت بسیاریاز مد شناسان را برانگیخته است.
بعبارت دیگر، جواهرات سفارشی و مد بهمثابه دو خواهرند، که موجب تاثیر متقابل بریکدیگر میشوند و درواقع مرزبین این دو بسیار باریک است. رواج فوق العاده لوازم تزئینی Accessoryوجواهرات سابقه دار مدیون شرکتهای معروفی همچون دبیر ال وی Debears LV،بوچرون Baocheron و گارارد Garrard است.
اوگینا برونی Eagenia Bruni ازجواهر سازان معروف ایتالیایی میگوید: بهر حال، بازار امروز اصولا متحولشده، اکنون جواهرات توجه همگان را به خود معطوف کرده و مشتریان تحصیلکردهامروزی به این نکته واقفند که چگونه میتوان جدا از ایجاد هارمونی در نوعپوشش از جمله لباس و کیف و روسری- با استفاده از جواهرات تاثیرگذار، صاحبسبک بود. بدیهی است این نگرش جدید به نوبه خود موجب گسترش و توسعه دامنه وافق بازار و دنیای جواهرات شده است.
دیوید استارینو David Staurino ازجواهرسازان ایتالیایی الاصل میگوید: در جواهرات سفارش گرایش فزایندهایبسوی مد مشاهده میشود و این تحول نه تنها در کارهای کلاسیک و الماس بلکهبیشتر در طراحی کارها محسوس است.
گای الیا Guy Ellia طراح بنام جواهرسازانپاریسی معتقد است: چالش اساسی مد نظر قراردادن این نکته مهم است که درطراحی جواهرات به مواردی توجه کنیم که منجر به آفرینش کاری مطابق مد روزشود و البته به ظرف زمانی خاص محدود نگردد.
مشتریان امروزی بیشتر بهجواهراتی تمایل دارند که در استفاده و کاربرد آنها راحت و آسوده باشند وردی از طرحهای فانتزی نیز به سهولت در کار مشاهده شود. جواهرات سفارشیامروزی با بازار نامساعد و نامطلوبی مواجه است که در آن مشتریان بیش ازپیش درصدد تهیه کارهای زیبا ولی عجیب هستند.
عناصری همچون فانتزی و رویا،جزئی اساسی از جواهرات سفارشی مشتری هستند که گواهی دوران شکوفایی و جلالشرکتهایی همچون تیفانی Tiffany ، وردورا Verdura و بوچرون Bacherone محسوبمیشوند. درواقع چنین بنظر میرسد که طراحان امروزی با دستمایه قراردادنموضوعات قدیمی و افزودن چاشنی مفاهیم مدرن و امروزی به ابتکارات نوینکنونی خود دست مییابند. تلفیق عناصری همچون پر، چرم و سنگهای قیمتی منجربه پدید آمدن ترکیبی خارق العاده و کم نظیر شده است.
گردنبندهای بزرگ وگوشوارههای آویز بلند و لباس های ساتن و دوبلهای پهن لباسها وگردنبندهای به هم بافته شده همه و همه گواهی براین مدعا هستند که جواهراتبه مثابه زبانی گویا در دل خود پیامی نهفتهاند و در یک کلام جواهرات قابلپیش بینی نیستند.
آخرین کلکسیون ارائه شده توسط شوپارد Chopard که گلدندایاموند Golden diamond نام دارد. مثال شفافی برای بیان تمایل به تلفیقرنگهای عجیب و پیامهای نهفته در جواهرات است. در این مجموعه شاهد کارهاینفیسی همچون آویزهای تراش خورده طلا به سبک انواع مختلف تراشهای الماساعم از مارکیز Marquise ، پیر Pear ، قلب Heart و کوشنshio Cu و باگت Baguette هستیم.
طلای بکار رفته شده با تنوع به رنگهای سفید قرمز و زردقابلیت هماهنگی با هر نوع سنگ قیمتی همچون تساوریت Tsa vorite یا الماسشکلاتی Chocolate diamond را به شیوههای متعددی دارا است که میتوانندبیانگر انواع مختلفی از تیپهای کلاسیک، هیپی و یا کولی باشند. کرودل Krodel معتقد است که ظهور گرایشات اصیل و قوی موجب همبستگی اجتناب ناپذیرجواهرات و مد شده است.
با رجوع و بررسی پیشینه سفارشات، به نوعی حس رویاپرستانه و تمایل فراوان به طرحهایی با موضوعات انواعی از حیوانات اعم ازمار و ببر و مارمولک میرسیم که مجددا طرفداران فراوانی یافتهاند.حسزیبایی شناسی با توان نیز منجر به رواج مجدد شرابهها و کارهای آویز درموج نو دنیای جواهرات شده است.
ظهور این نگرش جدید موجب گرایش و تقاضایبیشمار برای خرید گردنبندها و آویزهای عجیب و غریب و رواج کم نظیر طرح گلدر جواهرات شد که در نهایت منجر به رواج گوشوارههای آویز جوان پسند باحلقههای بزرگ کاکتیل Large Cocktailring به انواع رنگهای کم نظیر و عجیبشد. استفان هافنر Stefan Hafner که بدلیل ارائه طرحهای پیچیده و مرکب وپر جلال و جبروتش زبانزد عام و خاص است،
مباحث فوق را تایید نموده ومیگوید که مد تاثیر اصیلتر و با نفوذتری بر جواهرات داشته است. به پیشبینی وی بازار امسال را نوعی نگرش نئوکلاسیسم فتح میکند. او میگویدامسال کارهایی طرفدار خواهد داشت که دارای طرحی فوق رمانتیک و رنگهایمدیترانهای Mediterranean باشند
مقالات دیگر درباره جواهرات:
زبان عشق و محبت سنگ های قیمتی و جواهرات
آموزش خرید جواهرات و سنگ های قیمتی
استفاده از مروارید در هر نوع زینت، از فرش گرفته تا لباس و جلد کتاب، چتر و سلاح در زمان قاجاریه رواج داشت. یک پشتی و دو فرش مروارید دوزی شده در کاخ گلستان موجود بوده است و تصاویر زیادی در دست است که رواج استفاده از مروارید را نشان میدهد. عمده این مرواریدها از خلیج فارس استخراج شدهاند. صندوقچه را از چوب ساختهاند و ورقی از زرو مینا بر روی آن کشیدهاند....
هنگامی
که بازدید کنندهای قدم به محیط موزه جواهرات ملی بانک مرکزی میگذارد،
دقایقی و شاید ساعتی را در بهت میگذارند. تلالو و درخشش هزاران گوهر
ارزشمند و بی همتا، خیره کننده است. زیبایی جواهرات، نامهای
تاریخی،توضیحات راهنمای موزه در کنار صدای آژیرها و زنگهای خطر، سالهای
پرفراز و نشیب تاریخ این مهد تمدن را یاد آور میشوند و...
درهر سمت و
سویی از این غرفه، گوهری گرانبها و کم نظیر قراردارد و به جرات میتوان گفت
در هیچ مجموعه ای در جهان این مقدار زمرد درشت و کمیاب در کنار هم قرار
ندارد. شمشیر موجود از دو سو پوشیده از عاج است و در دو سوی آن زمرد درشتی
قرار گرفته است.
غلاف شمشیر:
غلاف شمشیر از طلا است که
با زمرد و الماس تزیین شده است. یک جفت سردوشی زیبا نیز دیده میشود که
درهریک بیش از ۳۰۰ الماس به کاررفته است. این الماسها در قابهای زرینی نصب
شدهاند که مینای سبز و سرخ درآنها دیده میشود. در سردوشیهای فوق یک قطعه
زمرد سبز متمایل به آبی به وزن حدود ۱۰۰ قیراط و یک قطعه زمرد سبز تیره به
وزن ۸۰ قیراط( دیده میشود. زمردهای برجسته روی شمشیر بین ۱۸ تا ۱۰۰ قیراط
وزن دارند. انبوه مرواریدهای این غرفه و زیبایی و تنوع آنها بی نظیر است .
استفاده از مروارید در هر نوع زینت، از فرش گرفته تا لباس و جلد کتاب، چتر
و سلاح در زمان قاجاریه رواج داشت. یک پشتی و دو فرش مروارید دوزی شده در
کاخ گلستان موجود بوده است و تصاویر زیادی در دست است که رواج استفاده از
مروارید را نشان میدهد. عمده این مرواریدها از خلیج فارس استخراج شدهاند.
صندوقچه را از چوب ساختهاند و ورقی از زرو مینا بر روی آن کشیدهاند.
طرح مرکزی صندوقچه گلچهای است که از مینای سفید و صورتی و آبی و سبز
ساخته شده و سطح باقیمانده در صندوق از گلها و گلبرگهای گوناگون پوشیده شده
است که در حاشیه آنها طرحهایی از مینای آبی پررنگ و چهار برگهای سبز و آبی
کمرنگ به چشم میآید. در طرح حاشیه در صندوق، دو متن، حاوی آیاتی از قرآن
وجود دارد. این صندوق زیبا که درزمان ناصرالدین شاه ساخته شده است دارای
طول حدود ۴۲ سانتی متر و عرض حدود ۳۲ سانتی متر و ارتفاع حدود ۲۰ سانتی
مترمیباشد.
- الماس دریای نور:
الماس دریای نور بنامترین
گوهرایران و یکی از گوهرهای تاریخی جهان است. این گوهر با زوج خود، الماس
کوه نور، درسال ۱۷۳۹ درزمره غنایم افسانه وار نادرشاه ازهند به ایران آمد.
اما پس از مرگ نادر این دو گوهر از هم جدا شد. الماس کوه نور به هندوستان
بازگشت و از آن پس به انگلستان رفت و دریای نور در ایران باقی ماند.
تردیدی نیست که این الماس از معادن گلنده، درجنوب هندوستان به دست آمده
است. رنگ آن مایل به صورتی است و وزن آن بین ۱۸۲ تا ۱۸۶ قیراط است.
ارتفاع کل: ۲/۷ سانتی متر (باقاب) عرض کل: ۳/۵ سانتی متر (با قاب) این
الماس چهار پهلو با تراش تخت پلکانی به ابعاد ۵/۱۲ در ۵/۲۹ * ۴/۴۱ میلیمتر و
وزن تقریبی ۱۸۲ تا ۱۸۶ قیراط، صورتی رنگ و صاف با درخشش و پاکیزگی فوق
العاده میباشد. لازم به ذکر است کوه نور نیز از گوهرهای استثنایی بود که
نادر با خود به ایران آورد. اما شاهرخ نوه نادر که دو سال بعد به تخت نشست،
کوه نور را به پاس زحمات احمد ابدالی که بعد فرمانروای افغانستان شد، به
او هدیه کرد.
این الماس بزرگ در خانواده احمد شاه دلواری دست به دست
گشت تا دوباره به هندوستان راه یافت و به دست رنجیت سینگ پنجابی افتاد و او
نیز به نوبه خود از انگلسیها شکست خورد و درسال ۱۸۵۰ به ملکه ویکتوریا
هدیه شد. درسال ۱۹۰۹ میلادی هنگامی که مشروطه طلبان تهران را اشغال کردند
به هنگام پناهنده شدن به سفارت روسیه، محمد علی شاه الماس دریای نور و بخش
دیگری از جواهرات را با خود به همراه داشت و این درحالی بود که بخش دیگری
از جواهرات اصیل و گرانقدر سلطنتی به عنوان گروی وامی که از طرف محمد علی
شاه دریافت شده بود به بانک روس سپرده شده بود، و پس از مذاکراتی که مشروطه
طلبان با نماینده او داشتند محمد علی شاه حاضرنمیشد جواهرات را مسترد
دارد اما دولت مشروطه با پذیرفتن کلیه بدهیهای او و مقرر کردن حقوقی شاهانه
برای تامین زندگیاش، موفق شد قسمت عمده جواهرات را در اختیار بگیرد.
در مورد الماس دریای نور، ذکر این نکته ضروری است که گفته میشود الماس
دریای نور و نیز الماس نورالعین تکههای جداشده از الماس کرسی اعظم هستند
که توسط ژان باتیست تاورنیه در سال ۱۶۴۲ میلادی در دربار هندوستان دیده و
وصف شده بود. ظاهرا الماس کرسی اعظم (دریای نور) درسال ۱۸۳۴ میلادی دچار
حادثهای میشود و از قطعه کوچکتر و جدا شده این الماس بی نظیر، الماس
نورالعین با عمق کم، شکل آویزی و دامنههایی بی قرینه تراشیده میشود و
قطعه بزرگتر تبدیل به دریای نور فعلی با وزن بیش از ۱۸۰ قیراط میشود که
نام فتحعلی شاه و تاریخ ۱۲۵۰ هجری قمری نیز بر آن کنده میشود.
نیم تاج نورالعین:
الماس نورالعین، درشتترین برلیان پشت گلی سندگزاری شده جهان است.
همانطور که قبلا توضیح داده شد بنظر میرسد که این گوهر همراه با الماس
دریای نور، روزگاری الماس کرسی اعظم تاورینه را تشکیل میداده است.این
الماس اکنون درنگین دانی از پلاتین قراردارد. در دو سوی آن الماسهای زرد،
صورتی و بی رنگ که تراش برلیان و اشکال گوناگون دارند قرار گرفته و در زیر
آن ردیفی موجدار از الماسهای شاخکی به کار رفته است.
الماس نورالعین
برلیانی بادامی به ابعاد ۱۱*۲۶*۳۰ میلی متر با وزن تقریبی ۶۰ قیراط
میباشد. سایر الماسهای به کاررفته در این نیم تاج بیشتر به رنگ زرد بوده و
انواع درشتترین ۱۰ تا ۲۰ قیراط وزن دارند. الماسهای زیادی در مجموعه
جواهرات ملی وجود دارد این الماسهای زرد رنگ نمونههایی از خیل عظیم
الماسهای مجموعه هستند. الماس زرد رنگ وسط حدود ۱۳۵ قیراط وزن دارد و
الماسهای دیگر بین ۳۰ تا ۱۲۰ قیراط هستند.
کمربند زمرد:
این
کمربند زربافت است و تخمهای زمردین دارد. زمرد بیضی شکل آن برپایهای زرین
سوار و گرداگرد آن به الماس مرصع است و قریب به پنج سانتی متر ارتفاع
دارد. ظاهرا این زمرد قبلا سوراخ و به رشتهای آویخته بوده است و به منظور
از میان بردن سوراخ آن را دوباره تراشیدهاند بطوریکه بر روی آن یک گودی
واضحی وجود دارد و صیقل آن نیز ناقص است.
این کمربند زیبا متعلق به
ناصرالدین شاه بوده و چه بسا زمرد این کمربند همان باشد که روزی متعلق به
جهانگیر شاه بوده است و پس از فتح دهلی توسط نادرشاه به ایران آمده باشد.
وزن تقریبی این زمرد ۱۷۵ قیراط بوده و اندازه آن ۴۳* ۵۲ میلی متر میباشد.
انفیه دان زمرد:
انفیه دان روبرو بعد از الماس دریای نور گرانبهاترین جواهر مجموعه است.
کلاف زرین آن با الماسهای دامله پوشیده شده و ۹۲ قطعه زمرد در آن به
کاررفته است. این جعبه به شکل چهارپهلو است. سرپوش و قسمت زیرین آن از دو
هرم ناقص کم ارتفاع ساخته شده است. درمیان سرپوش آن تک زمردی با تراش مختلط
دیده میشود. ابعاد این انفیه دان درحدود ۶*۵*۳ سانتی متر میباشد که زمرد
اصلی آن حدود ۳۵ قیراط وزن دارد.
جقه نادری:
ارتفاع این جقه ۸/۱۲
سانتی متر بوده و زمردهای آن به احتمال زیاد از معادن کلمبیا به دست
آمدهاند. زمردهای کوچکتر بین ۱۲ تا ۲۰ قیراط وزن دارند. درمجموعه جواهرات
موزه تعداد بسیاری جقه وجود دارد که در تزیین دستارها و سرپوشها به کار
میرفته است و دراین میان جقه نادری معروفترین آنهاست. این جقه درحدود ۱۳
سانتی متر بلندی دارد و تخمه آن زمردی درشت و بسیار ارزشمند است،
وزن
آن حدود ۶۵ قیراط بوده و دراطراف این زمرد با الماس مرصع شده است. گوهرها
همه زه طلایی و یا زهی از طلای سفید دارند، پشت جقه همه از طلای سفید یکدست
و ساده است. لازم به ذکر است که استفاده نادر از این جقه با توجه به فقدان
اثری ثبت شده که این جقه و یا استفاده از آن را از طرف نادر ثابت نماید
بعید به نظر میرسد و ظاهرا این جقه بعد از نادرو به منظور ستایش از این
فرمانده نظامی ساخته شده است.
کلاف زرین این زیور که بیشتر به جقه
شباهت دارد، محتوی یاقوتهای متعدد و خوش آب است که بیشتر آنها تراش دامله
دارند. دروسط آن لعلی چهارگوش قرارگرفته و شاخ و برگهای آن با مینای نیمه
شفاف سبز، آبی و سفید مشخص شده است.
از سازنده و سابقه ساخت آن اثری
نیست اما سبک کار ایرانی است و از نیمه دوم سده نوزدهم حکایت میکند. لعل
چهارگوش با ابعاد ۱۷*۱۴ میلی متر و وزن تقریبی ۲۰ قیراط و رنگ سرخ تقریبا
صاف در حاشیههای مینا کاری شده آبی رنگ خود نمایی کرده و یاقوت دامله ۴
قیراطی که در بالا دیده میشود بسیار با کیفیت به نظر میرسد. این جقه
دارای گوهرهایی ممتاز است و پشت جقه کاملا با طلای سرخ و با طرحی زیبا
ساخته شده است. برای نصب آن از دو سوزن بلند و عمودی استفاده کردهاند.
ارتفاع کل این جقه ۵/۲۰ سانتی متر است و کلیه گوهرهای اصلی در نگین دانهای
بسته سوار است. درهمه تصاویری که از سلاطین قاجار و این جقه وجود دارد،
برفراز این جقه سه پر سیاه حواصیل که نشانی از سلطنت است، دیده میشود.
دو لعل بادامی با وزن تقریبی هریک ۶۰ قیراط و چهار زمرد که دوتای آنها
حدود ۵۵ قیراط وزن دارند و دوتای دیگر حدود ۸ قیراط همراه با برلیانی ۱۶
قیراطی و زرد رنگ، الماسی با تراش فلامک، بی رنگ و ۲۲ قیراطی همراه با
الماس فلامک دیگری که ۲۵ قیراط وزن دارد و بی رنگ است بر این زیور استثنایی
میدرخشند. این جقه از طلای سفید و مرصع به الماس است.
یک قطعه زمرد
پلکانی چهار پهلو در وسط گل نوار پایین و شش زمرد با کلاهک طلا و شش زمرد
در قاب طلا در اطراف جقه دیده میشود. پشت جقه از طلای سرخ ساخته شده و
کلاهکها و قابها با الماس پوشیده شدهاند. ارتفاع این جقه به ۵/۲۶ سانتی
متر میرسد.
زمردهای این جقه سبز کم رنگ بوده و بین ۱۱ تا ۳۰ قیراط وزن
دارند. هیچ جواهر و زیوری که با گوهرهای متنوع ساخته شده است، به زیبایی
زیوری که از یک گوهر ساخته شده است، نیست. دراین جقه چقدر زمرد برزمینهای
از طلای ساده به چشم میآید.
در اصل درانتهای هرپنج شقه، آویزی از زمرد
قرار داشته و پشت جقه از طلای ساده پوشیده شده و یک سنجاق دو سرنیز برای
نصب آن طرح ریزی شده است. برای شناسایی این زیور سندی دردست نیست، اما
مینای سفیدی که برکلاههای زرین آویزها دیده میشود، آن را کار صنعتگران
ایران معرفی میکند. زمرد درشت وسط با ابعاد ۳۸*۲۸ میلی متر و وزن تقریبی
۶۰ قیراط بسیار هنرمندانه نصب شده است. ارتفاع: ۱۶ سانتی متر.
محمد شاه
همراه با گوهرهایی که بعضی از آنها یافت شده است نادر با شکست این پادشاه
گنجینه عظیمی را به ایران منتقل کرد که بسیاری از نمونههای مجموعه متعلق
به آن زمان است. این نوع تصاویر مدارک معتبری برای شناخت پیشینه جواهرات
تاریخی هستند.
این جقه طرحی هندی دارد و روی آن از الماسهای هندی به
صورت گلچه ها و ردیفهای متقارن کنار هم پوشیده شده و بر بالای آن ردیفی از
مروارید، یاقوت و آویزهای زمرد به چشم میآید. مینای پشت آن طرح مشخص
میناهای جیپور هند را دارد و رنگهای سرخ و یاقوتی، آبی تیره و سبز پشت نمای
آن برزمینه سفید شیری، نشانگر گل سرخ، زنبق و گلهای دیگر است. ارتفاع کل
این جقه ۱۷ و عرض آن ۱۵ سانتی متر است.
به نظر میرسد که این جقه توسط
یکی از حکمرانان هند و یا یکی از نمایندگان دولت انگلیس در هند به دربار
ایران هدیه شده باشد. در این سه قطعه، فیروزههای یکدست و از بهترین نوع،
با مهارتی بسیار به کاررفته است، قبضه خنجری که در بالا دیده میشود از شاخ
سیاه است که برآن سه رنگ به چشم میآید.
غلاف آن از مخملی تیره رنگ
است که تقریبا همه آن در زیر سه پارچه قاب طلا که حاشیه آن یاقوت قرمز و
بقیه فیروزه نشان است، پنهان میشود. سردوشیها از تکه چوبهای مسطحی ساخته
شده که با پارچهای سرخ رنگ پوشیده شده و بر این پارچه ورقهای طلای نقشدار
نصب شده است و برهر یک از سردوشیها طغرهای درشت که قاب طلا و نگین فیروزه
دارد، دیده میشود.
شمشیر پایین از فولاد آبدیده و دسته شمشیر از عاج است، خود غلاف از طلای فیروزه نشان میباشد. طول این شمشیر ۹۷سانتی متر است.
مطالب مشابه موزه جواهرات:
عکس موزه جواهر - تصاویر عقیق فلوریت کریزوبریل
عکس موزه جواهر - تصاویر البیت آلبیت
عکس موزه سنگ قیمتی - تصاویر پریت میلاریت باریت
موزه سنگ قیمتی - تصاویر ژیپس ، هالیت ،هماتیت ، ولفنیت
این سنگ بدلیل خصوصیات فیزیکی بسیار نزدیک به الماس ، مشکلات فراوانی را درسطح بازارهای جهانی ایجاد کرده و این مشکلات در ایران نیز به دلیل فقدان منابع کافی مخصوصا به زبان فارسی دو چندان افزایش یافته است . این در حالی است که راههایی نسبتا ساده ولی کارآمد و مطمئن برای تشخیص آن از الماس وجود دارد .
Synthetic moissanite جدیدترین شبه الماسی است که به تازگی وارد بازار شده و به لحاظبرخورداری از خصوصیات بسیار نزدیک به الماس ، بسیاری از تجار الماس را درسطح جهانی دچار مشکل ساخته است . این بلور در اصل ترکیبی از عناصر کربن وسیلیسیم بوده silicon carbide ودر طول قرن اخیر نقش بسیار مهمی را بعنوانساینده در صنایع مختلف دارد .
اولین کسی که موفق به ساخت این بلور بطورآزمایشگاهی و آن هم بصورت کاملا تصادفی شد ، در سال ۱۸۹۳ شخصی بنام ادواردجی آچسون بود و به دنبال آن در سال ۱۹۰۴ یک شیمیدان برنده جایزه نوبل بهنام هنری مویسان مقدار کمی از نوع طبیعی این ماده را دریک شهاب سنگ درآریزونا یافت که خود بلور بعدها به افتخار او Moissaniteنام گرفت .
پساز آن بارها گزارش هایی مبنی بر یافتن مقادیر بسیار اندک از آن در دیگرشهاب سنگها و یا در برخی از یافتهای زمین ارائه شده است . به هر حال ازهمان اوایل آشنایی بشر با این کریستال و با توجه به سختی بسیار زیاد آن (پس از الماس سخت ترین ماده شناخته شده است ) همواره افرادی به فکراستفاده و یا سوء استفاده از آن در جهان جواهرات بوده اند . اولین بار کهبطور رسمی اشارهای به آن میشود.
درسال ۱۹۸۰ بلورهایی به بزرگی نیم قیراط با رنگهای متفاوت از قهوهایرنگ تا سبز و سیاه و با تراش خوردگی بسیار جذاب به نظر می رسد، می تواندمشابه های خوبی برای الماس باشند، ولی در ادامه اشاره می شود: ((البته اگربتوانیم آنها را بی رنگ کنیم)) . به هر حال در آن زمان راهی برای کنترلرنگ پیدا نشد .
ابتدای دهه ۹۰ که کریستالهای شفاف ولی نه بیرنگ ساخته شده ، تحقیقاتگستردهای ادامه یافت تا در دسامبر ۱۹۹۷ تعدادی synthetic moissanite تراشخورده و تقریبا بیرنگ در دفتر شرکت C۳مشاهده شد . توزیع تجاری این سنگاز اوایل سال ۹۸ آغاز شد .
هر چند که از آن زمان تا کنون مقالات وسمینارهای متعددی در سطح جهانی به منظور آشنایی با آن ارائه شده ولی این سنگ بدلیل خصوصیات فیزیکی بسیار نزدیک به الماس ، مشکلات فراوانی را درسطح بازارهای جهانی ایجاد کرده و این مشکلات در ایران نیز به دلیل فقدانمنابع کافی مخصوصا به زبان فارسی دو چندان افزایش یافته است . این در حالیاست که راههایی نسبتا ساده ولی کارآمد و مطمئن برای تشخیص آن از الماسوجود دارد . میزان سختی این سنگ پس از الماس از تمام بلورهای دیگر بالاتراست .
به همین جهت آزمایش سختی و یا ایجاد خراش به روی آن چندان قابلاطمینان نیست . (هر چند آزمایش میزان سختی بطور کلی برای هیچ یک از سنگهایتراش خورده قیمتی، مناسب نیست) وزن مخصوص این شبه الماس نیز اختلاف زیادیبا الماس ندارد و به همین جهت اندازه گیری وزن مخصوص آن با روشهای معمولینیز مشکلی را حل نمی کند . ضریب شکست نوری این بلور نیز تفاوت زیادی باالماس ندارد ، هر چند دستگاههای انکسارسنج رایج در بازار، قابلیتاندازهگیری کامل ضریب شکست نوری در هیچ کدام از سنگها را ندارد . امامیدان تفوق نورdispersion در این سنگ بالاتر از الماس است .
(کلیه اعدادمربوط به مشخصات اشاره شده در جدول زیر ذکر شده است). ولی به هر حال اینمورد نیز چندان مفید واقع نمی شود ، زیرا چشم انسان دارای چنان حساسیتینیست که همیشه بطور مطمئن تفرق نوری این دو سنگ را تشخیص دهد و دستگاههایاندازه گیری تفرق نور نیز بسیار گرانند . میزان جلایLuster آن نیز همانندالماس بسیار بالاست .
مهمتر از تمامی موارد یاد شده ، میزان انتقال حرارت Thermalinertia این دو سنگ همانند الماس بسیار بالاست و به همین جهتدستگاههای Diamond Tester که تا پیش از پیدایش Moissanite براحتی برایتشخیص الماس از انواع بدلی در بازار استفاده میشد و اساس کار آن نیز برمبنای قابلیت انتقال حرارت است دیگر کارآیی ندارند
مقالات مشابه الماس:
یکی از باستان شناسان مجربی که سالیان متمادی در گروه جستجوی روسی لوئیس Leus به فعالیت پرداخته بود اولین نفری محسوب میشد که پس از ۲۷۰۰ سال بهاتاق این افراد اسرارآمیز از معبد سلطنتی پای نهاد که آنان را سایتینهامینامیم. بیابان نشینها و سربازهای دوره گرد و جنگجو در اویل قرن نهمپیش از میلاد مسیح در آسیای مرکزی میزیستند، که به تدریج تمدن این اقواماز غرب به جنوب روسیه و اوکراین Akraine و حتی به آلمان بسط یافته و پیشاز حلول عهد مسیحیت Christian era ناپدید شد...
تنها محصولات طلایی به جا مانده از ۲۷۰۰ سال پیش ثابت کرد که آنان اقوامی وحشی نبودند!
بررسی و مطالعه پیرامون اقلام یافت شده از معبدی که به تازگی کشف شده وتعلق به ۲۷۰۰ سال پیش دارد حاکی از این است نه تنها بربرها در سوارکاریشهره بودند بلکه تبحر و استعداد بی نظیری در تولیدات طلایی دارند بربرهاابتدا به فتح اسبها و سپس به فتح سرزمینی پرداختند که حیطه فرمانرواییآنها محسوب شد و آن را از رویای مرکزی تا سایبریا Siberia گسترش دادند.
برای سایتینزها Seythians اسب سواری درهر وضعیت و برههای اعم از مرگ وزندگی و یا هنر- قابل تکریم و تقدیس بوده است. کشف آثار به جا مانده ازاین قوم در معبدی متعلق به یک زوج از طبقه اشراف در دره توآ Tova واقع درجمهوری روسیه Russias Republic بهترین گواه برای اثبات اهمیت بسزاییاحترام و تقدس آنان نسبت به اسب سواری است.
مشایعین همیشگی اجساد این زوجاشرافی، انبوهی از کارهای ساخته شده از طلای نفیس و قدیمی بود. و سیاههاین اقلام بیانگر آن بود که این زوج وارث ما ترک سلطنتی بودند. از جملهاقلامی که کشف شد تیردانی بود که پشت آن با تعداد زیادی خوک تزئین شده بود (طبق سلیقه زوج خاکسپاری شده). سایترینها Scythians موجوداتی منجملهگوزن، ماهی و اشکال افسانهای عقاب و شیر را میپرستیدند که شکل آنها بردیوارههای معبد کشیده شده بودند.
کشف اقلام پنهان از چشم یغماگران
کارگران به کمک کامیونها درصدد هموار کردن قطعه به جا مانده ازسایتینها Seythians بودند این قطعه که به اندازه یک زمین فوتبال بود! درتپهای پیدا شد که سایتینها از ماسه و سنگ ساخته بودند، برخی چنینتپهای را کورگان Kurgan مینامند. دات توآ Dottuva ، دره تزار Vaalley Of Tsars ، نیز توسط بومیان به همین عنوان نامیده میشود. به نظر میرسد کهشاهان بسیاری در این مکان مدفون شدهاند.
باستان شناسان در سال ۲۰۰۱ بهخاکبرداری و تجلس در این کورگان پرداختند. یغما گران از دیرباز به غارت وچپاول معادن سایبریایی پرداختند.
مرکز این کورگان معمولا محل دفن شاهانبوده که چپاولگران اغلب به غارت این نقاط میپرداختند و باستان شناسان هیچچیزی در این نقاط نیافتند.
اما درست ۴۵ فیت Feet دورتر از مرکز، آنها موفقبه کشف سردابی با دو جسد و ۴۴ پاوند طلا شدند و در محلی دیگر از اینکورگان قبرهای دیگری با بقایای اجساد و دارایی، تتمه لباس و گور اسبها وبسیاری از اقلام دیگر یافت شدند که بعضی متعلق به سایتینها و برخی دیگرمتعلق به تمدنهای دیگر بود.
پاول لوئیس به سه باستان شناس دیگری نگریست کهکنار گودال ایستاده بودند. او گفت: به مشکل برخوردیم باید پلیس را خبرکنیم. لوئیس با کند و کاو در کورگانها یا تپههای مدفون واقع در جمهوریتوآ Tuva منطقه کوچکی در سایبریا Siberia با سردابی ساخته شده از الواربرخوردند. او در این سرداب به دو اسکلت و مقادیر هنگفتی طلای درخشانبرخورد.
لوئیس میگوید: ابتدا گوریتوس Gorytus ساخته شده از طلا دیدم (گورتیوس از تیردان و کمان دان است) سپس با حرکت به سمتی دیگر به انواع واقسام مختلفی از آویزها و اشیاء تزئینی بسیار بزرگ (به وزن حدود ۳/۳پاوند) و دو سنجاق سر حکاکی شده طلا به طول یک فوت و خنجرهای منقوش وحکاکی شده و فرش بافته شده از تارهای بسیار نازک فلزات گرانبها، برخوردند.
یکی از باستان شناسان مجربی که سالیان متمادی در گروه جستجوی روسی لوئیس Leus به فعالیت پرداخته بود اولین نفری محسوب میشد که پس از ۲۷۰۰ سال بهاتاق این افراد اسرارآمیز از معبد سلطنتی پای نهاد که آنان را سایتینهامینامیم. بیابان نشینها و سربازهای دوره گرد و جنگجو در اویل قرن نهمپیش از میلاد مسیح در آسیای مرکزی میزیستند، که به تدریج تمدن این اقواماز غرب به جنوب روسیه و اوکراین Akraine و حتی به آلمان بسط یافته و پیشاز حلول عهد مسیحیت Christian era ناپدید شد.
کنستانتین چوگونوف، رئیسموزه هرمیتاز در سنت پطرزبورک و رهبر گروه اعزامی از جمله نخستین افرادیبود که به محض اعلام کشف معبد فوق از سوی Levs به این سرداب چوبیاسرارآمیز پای نهاد. سپس همکاران آلمانی او هرمان پارزنیگر و آناتولینالگر از انستیتوی باستان شناسی برلین به سرعت خود را به این مکاناسرارآمیز رساندند و پس از مشاهده آن تائید کردند که خبردادن به پلیسضروری است.
جمهوری توآ Tuva سرزمینی محصور و با قلههای پوشیده از برف،خوابیده به طرف شرق مسکو جزو مناطقی است که از لحاظ دزدی، دام و طیور درآن زمان بسیار مشهور بوده. به محض اعلام خبر کشف گنجی اسرارآمیز در یکی ازچاههای باز واقع در یکی از مناطق مترو که خارج از شهر، باستان شناسان باترس و بیم فراوان انتظار وقوع هرگونه حادثهای را میداشتند. چوگوفوف باشتاب هرچه تمامتر به شهر توران Turan واقع در ده مایلی محل اقامت خودشتافت تا از دوستش نیکولای بوندار نکو تقاضا نماید تا با تفنگ شکاری خوداز گنج تازه یافت شد محافظت کند و منتظر پلیس باشد .
طی سه هفته آتی ودرمیان اتخاذ تدابیر امنیتی شدید، حدود ۴۴ پاوند طلا از این مکان بیرونآورده شد. بزرگترین گنجی بود که تا کنون توسط باستان شناسان از معابدساییریایی Siberian کشف شده بود. درهای که درآن تعداد زیادی از قبورسایتینی با کورگانهای بیشمار یافت شد به دره تزار Valley of Tsars معروفشد. زیرا این مکانها مدفن تعداد بیشماری از شاهان بود. تقریبا بیشترکورگانها به طور ساده متشکل از ستونهای خاکی با روکشی از سنگ بودند.
شایدصدها کارگر سنگهای مورد نیاز را از لبه دره استخراج کرده و حاملها اینسنگها را کشان کشان حمل کرده و به شکل دایره چیدهاند. تاجی متشکل ازهزاران صخره به ارتفاع ۷ فیت و ۹۰ یارد ساخته شده بود، چوگونوف بعدها گفت: واقعا انتظار کشف اینهمه عجایب را نداشتیم باستان شناسان همچنین چند قبرسایتینی را کشف کرده بودند که احتمالا پیش از این توسط یغماگران به تاراجرفته بود.
یغماگران کل طلاها و جواهرات موجود را چپاول کرده و فقط بقایایاجساد انسانی، سلاح و غذا را به گونهای کاملا آشفته و درهم و برهم به جاگذاشته بودند. مشاهده اینهمه آشفتگی و نابسامانی در آنجا بیانگر خشونتها ومصیبتهای روی داده در این کورگان بود. پاززینگر میگوید: یغماگران فقط بهجستجو در مرکز میپرداختند زیرا میدانستند شاهی در زیر این کورگان نهفتهو طبیعی است که میتواند محلی مناسب برای کشف و تاراج اشیاء قیمتی باشد.
باستان شناسان از نقطه نظر رعایت مسائل اصولی برداشتن صخرهها را از محیطپیرامون کورگان آغاز کردند. در روز چهارم کندن بود که بیلها به چوب برخوردکرد آنها به سقف سرداب رسیده بودند که از چوبهای فاسد نشدنی لارکس ساختهشده بود و سپس با به کارگیری بیلهای مجهز، به تعدادی الوار برخورد کردند وبا یک نظر اجمالی دریافتند که به بی نظیرترین آثار عتیقه به جا مانده ازسایتینیها برخورد کردهاند که طی دهههای اخیر کشف شده.
بدون احتساب بیدها، در کل ۵۷۰۰ اثر ساخته شده از طلا کشف شد که اکثرآنها تمثیل کوچک حیواناتی نظیر ببر و گربههای پلنگ سان و خوک بودند. احتمالا این اقلام به جامه اجساد زنان و مردانی دوخته شده بود که در کفاین سرداب به خاک سپرده شده بودند، حدود ۴۳۱ بید آمبرBead of amber بالتیکی Baltic نیز یافت شد که احتمال میرود یا بصورت کالای تجاری یاغنیمت جنگی به دست آورده شده است.
البته اقلام متعدد دیگری نیز به شرح زیریافت شدند ۱۶۵۷ بید تورکیز Turquoise Bead زوبینهای برنزی، استخوان، آهن،بقایا و شکستههای جامها و ظروف مجلسی سنگی و غیره چوگونوف میگوید: حتیبدون در نظر گرفتن طلاها، سایر یافتهها نیز از ارزش بسیار زیادیبرخوردارند. قدمت این اقلام به قرن هفتم پیش از میلاد مسیح باز میگردد.
اطراف اسکلتها را آبشاری از اشکال حیوانات و بیدها فرا گرفته بود، گوییکه آنان را در هالهای از شکوه و تقدیر به خاک سپرده باشند. پارزینگر دراین رابطه میگوید: ما دقیقا نمیدانیم که این جسد متعلق به ملکه یا زنصیغهای پادشاه بوده، اما از شواهد چنین به نظر میرسد که هردو از مقاموالایی برخوردار بودهاند زیرا آویزها و تزئینات آنها نیز مشابه بوده است.
طبق آزمایشات بعمل آمده بر روی استخوان اجساد، سن مرد حدود ۴۰ تا ۴۵ و سنزن حدود ۳۰ تا ۳۵ سال تخمین زده شده، هر دو همزمان به خاک سپرده شدهبودند، که ازاین نکته میتوان احتمال صحت این فرضیه را دارد که زن را بهعنوان قربانی در کنار مرد به خاک سپردهاند تا در زندگی پس از مرگ به ویملحق شود! زیرا در مرد سالاری سایتینی راه دیگری وجود نداشته است.
چوگونوفمیگوید: احتمال میرود که زن را مسموم کرده و کشته باشند و یا خودشداوطلبانه تصمیم گرفته تا با همسرش بمیرد. ۴ کورگان سنگی دره در یک ردیف وبافاصله یک مایلی با هم قرار داشتند. چوگونوف، پارزینگر، ناگلر، حدسمیزنند که این ۴ کورگان برای سلسله پادشاهان یک سلسله ساخته شده.
در سال۱۹۷۱باستان شناس روسی از این کورگان، به آرزانArzhan۱را کشف کردند کهقدمت آن به اواخر قرن نهم قبل از میلاد مسیح یا آغاز قرن هشتم بازمیگردد. این یکی از نخستین معابد سایتینی است که مورد تحقیق و تخصص و کشفقرار گرفته است.
اگرچه این مکان قبلا مورد تاراج و یغما قرار گرفته بودنداما باستان شناسان بادر دست داشتن شواهد کافی به طور یقین اطمینان داشتندکه این مکان در واقع مجموعهای از قبور سلطنتی با مرکزیت قبر شاه در وسطبنا، بوده است. در رابطه با آرزانArzhan۲چوگونوف و همکارش در مورد مکانکشف با شکوه خود متعجب بودند. آیا این بدین معنا بود که قبوری با ارزش تردر بخش میانی کورگان قراردارد؟
باستان شناسان، تابستان گذشته به کندن بخشمیانی پرداختند و در نهایت با دو فرورفتگی اندک در سطح زمین برخورد کردندو به دو قبر دست یافتند. حفاران به کندن محل یکی از این قبور فرضیپرداختند. آنها ۶ ،۱۰ و حتی ۱۲ فویت کندند و پایین رفتند. اما زمانیکه بهانتهای گودال رسیدند، هیچ چیزی نیافتند و سپس به سراغ فرو رفتگی دوم رفتندو به سوراخی بکر دست یافتند.
چوگونوف که براستی گیج شده بود، میگوید: ماتا کنون هرگز با چنین مواردی مواجه نشده بودیم. پارزینگر در نهایت تعجبمیگوید: چنین به نظر میرسد که این سوراخها دامی برای گمراه نمودنیغماگران و دزدان بوده و یا شاید مردم میدانسته اند که یغماگران همیشهاز مرکز به جستجو میپردازند و به همین دلیل قبر حکام و شاهان را به یکسمت دیگر منتقل کردهاند.
چوگونوف ضمن تائید نظریات فوق معتقد است که شایدبتوان به شرح زیر نیز این مورد را توجیه نمود. با پذیرش طراحی این قبور بهعنوان دامی برای گمراه نمودن یغماگران، میتوان بدین نتیجه رسید کهسایتینیها علیرغم ساختن این کورگانها، نسبت به اتفاقات آتی چندان مطمئننبودند و با اتخاذ این سیاست تصمیم داشتهاند قبرتزار خود را در مکانیپنهان نمایند که مطمئنترین مکان باشد و شاید در همان زمان توسط گروههایدیگری مورد اخطار و تهدید قرار گرفته بودند.
البته در اواخر قرن ششم پیشاز میلاد مسیح یا اوایل قرن پنجم بود که قبایل بسیاری به این سرزمینحملهور شدند. این قبایل چه افرادی بودند؟ این افراد تورکیکها Turkic ساکنین امروزی توآ Tuva نبودند، زیرا این قوم قرنها بعد به این مکانآمدند.
چوگونوف میگوید: شاید این افراد مزاحمین اولیه یعنی بیابانگردانیبودند که از قزاقستان مرکزی آمده بودند. باستان شناسان با تعمق در رابطهبا راز بخش مرکزی خالی کشف شده، توجه خود را به بخشهای کم تراکم قبورسایتینیها یعنی در زیر صخره معطوف کردند. اجساد نهفته در تمام قبور ازجمله شاه و ملکه همزمان به خاک سپرده شده بودند.
درآن مکان اسکلتهایمتعددی بود که با جواهرات نفیسی آراسته و تزئین شده بودند. کارشناسانمیدانند که در آن زمان اجساد مردم عادی را هیچگاه با جواهراتنمیآراستند آنهم با اقلام نفیسی مثل گوشوارهها و گردنبندهای چسبان طلا
مقالات مشابه درباره طلا: