شیوه های کسب درآمد اینترنتی ( قسمت دوم )
این مطلب ادامه روشهای کسب درآمد اینترنتی است که در مطلب قبلی قسمت اول آن آورده شده است.
در سیستم همکاری در فروش (Affiliate Marketing) هر کس میتواند با عضویت در آن و کمک به فروش کالاها، به ازای خرید هر کاربر، پورسانت دریافت کند. این روش از مهمترین شیوههای کسب درآمد از اینترنت و شبکههای اجتماعی مانند کانال تلگرام و اینستاگرام به حساب میآید.
به عنوان مثال دیجیکالا یک نمونه از سایتهایی است که قابلیت همکاری در فروش دارند و میتوانید با ثبتنام در این سیستم، فروش محصولات را آغاز کنید.
میزان درآمد:
اینکه از این طریق چقدر درآمد داشته باشید، بستگی به خودتان دارد. هر چقدر ارجاع دهنده شما به سایت مقصد بیشتر باشد، میزان درآمد هم افزایش پیدا میکند.
شما در حال مطالعه مطلبی هستید که در سایت محتوایی زوم لایف منتشر شده است. شما با تولید محتوای خوب و کاربردی میتوانید در نتایج جتسجوی گوگل رتبه بگیرید و هر چقدر در رتبههای بالاتر باشید، بازدید بیشتری هم خواهید داشت.
محتوا پادشاه است! این جمله که منتسب به بیل گیتس میباشد و در برخی جاها به دیوید آگیلوی نسبت داده میشود اما یک چیز کم دارد. محتوا پادشاه نیست، بلکه محتوای بهینه پادشاه است.
برای موفقیت و کسب درآمد از طریق سایت پارامترهای زیادی را باید رعایت کنید که مهمترین آنها محتوای مفید و ساختار بهینه سایت است.
میزان درآمد:
روش و میزان درآمدزایی از طریق وب سایت بسیار متنوع است. شما در سایت محتوایی میتوانید ویدئوهایی تخصصی تولید کنید و به فروش برسانید.
بله! هر 3 گروه میتوانند فروشگاه اینترنتی راهاندازی کنند اما مهم است که چه محصولی را چطور میخواهید ارائه دهید. ممکن است شما فروشگاه داشته باشید و بخواهید محصولات خودتان را به صورت آنلاین عرضه کنید، یا بخواهید محصولات مجموعه دیگری را به صورت پورسانتی به فروش برسانید.
چند نکته مهم قبل از راه اندازی فروشگاه اینترنتی:
میزان درآمد:
نمیشود گفت که چقدر میتوانید از طریق فروشگاه آنلاین درآمد کسب کنید. فروشگاه اینترنتی به نسبت سایر کارهای اینترنتی ممکن است درآمد بیشتری برایتان داشته باشد اما باید آهسته و هوشمندانه قدم بردارید.
ممکن است تمایلی به راه اندازی فروشگاه اینترنتی خودتان را نداشته باشید و بخواهید از بستر فروشگاه اینترنتی دیگری برای فروش محصولات خودتان استفاده کنید. اگر کسب و کار خانگی دارید میتوانید از بازار کسبوکارهای خانگی و محلی استفاده کنید.
همچنین دیجیکالا که پربازدیدترین سایت فروش آنلاین در خاورمیانه است، این بستر را راهاندازی کرده و فروشندگان میتوانند به راحتی در مارکت پلیس دیجیکالا محصولاتشان را به فروش برسانند.
بازار اینترنتی یا Market Place در حقیقت بستری است که در آن تمامی خردهفروشان و شرکتهای توزیعکننده کالا، میتوانند بدون واسطه محصولاتشان را برای فروش در معرض عموم قرار دهند. از بزرگترین نمونههای موفق مارکت پلیس میتوان به آمازون (Amazon)، ایبِی (eBay)، فیلیپ کارت (Flipkart) یا علیاکسپرس (AliExpress) اشاره کرد.
مثل اینکه بسیار مصمم هستید تا یک کار اینترنتی را شروع کنید، پس حتما به خواندن ادامه بدهید.
بگذارید قبل از اینکه پاسخ این سوال را بدهم یک واقعیت را برایتان آشکار کنم. من یا هیچ شخص دیگری نمیتوانیم به شما ایده آماده بدهیم و بگوییم «رفیق بزن تو این کار موفق میشی!» چون مثل این میماند که به قول انیشتین از ماهی بخواهیم از درخت بالا برود. در حالی که علاقه و استعداد ماهی در شنا کردن است و قطعا در بالا رفتن از درخت شکست میخورد.
بنابراین قبل از این که کسب و کاری راه اندازی کنید، باید در نظر داشته باشید علاقههایتان در چه زمینه هستند و چه کارهایی را خوب انجام میدهید. شما در طول روز ساعتهای زیادی با شغلتان درگیر هستید، حتی بیشتر از زمانی که با خانوادهتان میگذرانید. زیر پا گذاشتن علاقه و مهارتتان، زندگی شما را جهنم میکند! همش با خود خواهید گفت «اگر فلان کار را انجام میدادم موفقتر بودم.»
پس اگر میخواهید موفق شوید، از خودتان بپرسید استعدادتان در چه زمینهای است؟ چه چیزی در زندگیتان وجود دارد که حاضرید بخاطرش حتی از جان شیرینتان هم بگذرید؟ چه کاری را میتوانید با اشتیاق، بهتر از دیگران انجام بدهید که مشتریان شما را به رقبای احتمالیتان ترجیح بدهند؟
پیشنهاد من به شما این است که وارد زمینه کاری شوید که به آن علاقه دارید و کاری را انجام دهید که در آن مهارت دهید. برای یافتن ایده کسب و کار نیازی نیست از خلاقیت خود استفاده کنید. بلکه فقط کافی است مشکلات اطراف خودتان را پیدا کنید و راه حلی برای آن بیاندیشید. حالا که یک ایده (یا بهتر است بگویم یک مشکل برای حل کردن) دارید، وقت آن رسیده است که باهم بررسی کنیم بینیم آیا با عملی کردن آن موفق خواهید شد یا نه؟
بیشتر دلایل شکست کسب و کارهای نوپا مربوط به همین بخش است. حدود 47 درصد از استارتاپهایی که شکست میخورند، توجه زیادی روی بازاریابی و مشتریهاشون ندارند. با این فرض که شما یک محصول خیلی خوب دارید، باید بدانید اصلا مردم به این محصول نیاز دارند؟ بابت آن پول پرداخت میکنند؟ تعداد مشتریهایش زیاد است؟
البته اگر ایده شما بر اساس حل یک مشکل به دست آمده، تا حد زیادی این ریسک رو کاهش دادهاید. اما هنوز کلی سوراخ سنبه هست که توجهی به آنها نکردهاین! مثلا در نظر بگیرید متوجه شدهاید افراد زیادی فراموش میکنند موقع خارج شدن از اتاق، لامپها را خاموش کنند. و بخاطر همین هزینه برق زیادی پرداخت میکنند.
خب شما تا اینجا یک مشکل خوب برای حل کردن دارید و تصمیم میگیرید به آنها لامپ سنسوردار بفروشید تا هزینههایشان را کاهش دهند. اما در نظر نگرفتهاید که این افراد، مگر در موارد نادری که کم کاهش مصرف انرژی برایشان اهمیت داشته باشد، اگر حاضر بودند برای خرید محصول شما پول بدهند، اصلا با پرداخت هزینه برق بیشتر مشکلی نداشتند!
این ریسک خیلی ترسناک نیست و خیلی راحت میشود آن را حل کرد. ریسک رقبا به طور کلی میگوید هنگامی که میخواهید کسب و کارتان را راه اندازی کنید، در نظر داشته باشید که چه افراد یا شرکتهای دیگری در حوزه شما فعالیت دارند و محصولات یا خدمات مشابه شما را ارائه میدهند. آیا میتوانید با این شرکتها رقابت کنید؟ آیا میتوانید محصولی با همان کیفیت یا بالاتر ارائه دهید یا خیر؟