امروزه کسب و کارهای خانگی از بخشهای حیاتی و ضروری فعالیتهای اقتصادی کشورهای پیشرفته محسوب میشود؛ کسب و کارهایی که از نظر ایجاد شغل، نوآوری در عرصه محصول یا خدمات، موجب تنوع و دگرگونی بسیاری در اجتماع و اقتصاد هر کشوری میشود. همچنین برای جوانان، کسب و کارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راهاندازی کسب و کار شخصی است زیرا راهاندازی آن در مقایسه با دیگر انواع مشاغل خرد، ساده و آسان است. بهعنوان نمونه یک متخصص رایانه میتواند با یک دستگاه رایانه و یک خط تلفن، شغلی مبتنی بر وب راهاندازی کند و کارها و خدمات مختلفی را به مردم عرضه و از این راه برای خود درآمد کسب کند. پس از تصویب قانون ساماندهی و حمایت از مشاغل خانگی از سوی مجلس شورای اسلامی در سال 1389، گسترش مشاغل خانگی بهعنوان یکی از سیاستهای مهم اشتغالزایی در کشور مورد توجه قرار گرفت. این مهم هر سال با صدور مجوز و حمایتهای مالی و قانونی تداوم یافته و مورد توجه مردم بهویژه بانوان قرار گرفته است. پژوهشهای صورتگرفته از سال 1390 تاکنون حکایت از آن دارد که گروه سنی 34-30 سال بیشترین متقاضیان مشاغل خانگی را تشکیل میدهند و بیش از 70 درصد متقاضیان نیز بانوان بودهاند. همچنین حدود نیمی از این افراد پیش از اشتغال در مشاغل خانگی بیکار بودهاند و بیش از 60درصد متقاضیان مشاغل خانگی موفق به دریافت تسهیلات شدهاند. در این راستا تولید پوشاک، محصولات کشاورزی و دامی و فعالیتهای خدماتی مرتبط با آن نظیر بستهبندی، فرآوری و... بیشترین فراوانی را در بین مشاغل خانگی بهخود اختصاص داده است.
هماکنون بیش از 150کشور جهان (سوئیس، ایتالیا، تایوان، چین، استرالیا و آمریکا) در حوزه مشاغل خانگی فعالیت میکنند و اجزای متشکله بسیاری از تولیداتی که به بازار عرضه میشود در محیط خانهها شکل میگیرد. کشورهای توسعهیافته بهدلیل دسترسی گسترده به شبکه اینترنت پرسرعت قادرند بخشی از نیروی کار خود را از راه دور یا کار خانگی به کار در منزل از طریق کار با رایانه سوق دهند و از اینرو کسب و کارهای کوچک بهدلیل ساختار ساده و زودبازده و نیاز اندک به سرمایه در جهت متعادلکردن بازار کار مؤثر بودهاند. در کشور ما با توجه به ترکیب جمعیتی، کسب و کارهای کوچک خانگی میتواند بازدهی مناسبی داشته و در کوتاهمدت و حتی در میانمدت در رفع مشکل بیکاری مؤثر باشد. از اینرو سامانبخشیدن، بهروزرسانی و نظاممندکردن کسب و کارهای خانگی یک ضرورت آشکار است.
این نوع افراد میتوانند بهعنوان کسب و کاری پاره وقت فعالیت خود را آغاز کنند و محدودیت زمانی برای انجام آن وجود ندارد. چنین شرایطی سبب شده است فعالیت در این حوزه از انعطافپذیری بیشتری در سبک زندگی و یکپارچگی با خانواده برخوردار باشد و میل افراد به ایجاد چنین فرصتهای کاری در خانه افزایش یابد. از سوی دیگر، هزینه کمتر برای شروع و عملیاتیکردن ایده تولید، صرفهجویی در هزینههای مراقبت از کودکان و والدین سالخورده و نیز امکان مشارکتدادن اعضای خانواده در انجام کار و بهرهگیری از ایدههای آنان برای بهبود در فرایند کسب و کار از مزیتهایی است که سبب میشود مشاغل خانگی در سبک زندگی امروز مردم جایگاه ویژهای برای خود پیدا کند.
اگر همین حالا کسب و کاری در منزل خود راهاندازی کنید، در شرایط اقتصادی فعلی میتوانید با کمترین سرمایه ممکن کسب و کار خودتان را در خانه راهاندازی کنید. همانطور که میدانید برای راهاندازی کسب و کار در منزل به سرمایه زیادی نیاز ندارید؛ مخصوصاً اگر کسب و کارتان اینترنتی باشد. اگر ایدهای برای راهاندازی کسب و کار در منزل ندارید با توجه به سلیقه و میزان علاقهتان، بهترین ایده را انتخاب و کسب و کار خودتان را راهاندازی کنید. هر کاری، سختی خودش را دارد. اصلاً اینطور نیست که راهاندازی کسب و کار در خانه کار خیلی ساده و راحتی باشد اما واقعاً ارزش راهاندازی دارد. همین که کسب و کار از خودتان است و برای خودتان کار میکنید، بهترین مزیت است و داشتن مهارت و تخصص برای راهاندازی کسب و کار در خانه میتواند کمک بزرگی به شما باشد. نکته اینکه اگر قصد راهاندازی کار در منزل را دارید نیازی نیست از شغل فعلی خودتان استعفا کنید. میتوانید در کنار کارمندی این شغل را شروع کنید و بعد از اینکه به درآمد رسیدید همین شغل را بهعنوان شغل اصلی ادامه بدهید.
هنگامی که قصد راهاندازی کسب و کار خانگی را دارید باید به دقت به این موضوع فکر کنید که آیا ایده کسب و کارتان مطمئناً مناسب هست یا نه؛ درنظر بگیرید محیط خانه برای این کار چگونه هست، به این هم فکر کنید که آیا به اندازه کافی دارای مهارت حرفهای و تجربه هستید یا خیر و از چه طریقی میخواهید سرمایه لازم را تهیه کنید و از همه مهمتر به چهکسی، کجا و چگونه میخواهید محصولتان را بفروشید. پس از این، تدوین برنامه کسب و کار و همچنین طرح امکانسنجی طراحی میشود که هدف آن روشنکردن این موضوع است که آیا کسب و کار مقرون بهصرفه است یا خیر و امکان موفقیت آن چقدر است؟ این موضوع هم برای شخص کارآفرین مفید است و هم برای کارشناسی که ارزیابی طرح را انجام میدهد یا به وی واگذار میشود. همیشه هنگام تقاضای سرمایه برای راهاندازی کسب و کار باید برنامه کسب و کار بهطور کامل و مناسب وجود داشته باشد و توجه در مراحل ایجاد کسب و کار خانگی، انتخاب نام و علامت تجاری و کسب مجوزهای لازم، نحوه تأمین منابع، طراحی محصول جدید و آشنایی با فرایند تولید و راهاندازی نکات مربوط به آن است. پیش از راهاندازی کسب و کار خانگی، ضروری است تا بهصورت صادقانه در مورد خود و تواناییهایتان فکر کنید. پاسخ به سؤالات، میتواند به شما در درک این موضوع کمک کند. آیا شما تلاش و تعهد کافی برای دستیابی به اهدافتان دارید؟ آیا شما مشتاق و خلاق هستید؟ آیا شما بلندپرواز و با اعتماد بهنفس هستید؟ اما نباید فراموش کرد که تنها داشتن این ویژگیها برای تبدیلشدن به یک کارآفرین خانگی موفق کافی نیست بلکه برای دستیابی به موفقیت، باید همواره برنامهای مشخص و عملی را دنبال کرد.
ایده چیست؟ ایده عبارت است از پیشنهاد خلاقانه و ابتکاری برای برطرفکردن یک مسئله یا چندمسئله، بهبود یک یا چند فرایند و تغییر در یک وضعیت. ایدهپردازی یک مهارت است و درست مانند مهارتهای دیگر قابل یادگیری است. هرچه بیشتر تمرین کنید، پیداکردن ایدههای خوب در زمانیکه به آنها احتیاج دارید سادهتر خواهد شد. متداولترین راه خلق ایده، خطور تصادفی آن به ذهن شماست! یعنی باید به زندگی روزمره خودتان ادامه بدهید تا احیاناً ذهن شما در حالت عادی یا با دیدن چیزی، خلاقیت به خرج دهد و ایده خلق کند! ولی متأسفانه این روش متداول اغلب عمدی نیست، پس بهتر است به سراغ روشهای عمدی برویم. برای خلق ایده، متدهای مختلفی طراحی شده است که همگی از یک اصل پیروی میکنند. تا میتوانید ایده خلق کنید، از تعداد زیاد گزینهها نترسید؛ در این مرحله کمیت از کیفیت مهمتر است! تا میتوانید رویاپردازی کنید! به مشکلات عملیاتیشدن ایدههای خود فکر نکنید. در این مرحله نیازی نیست به مسائل عملیاتی و پیادهسازی ایدهها فکر کنید، به علاوه اینکه یادتان باشد اغلب ایدهها در زمانی که خلق شدند اصلاً عملیاتی بهنظر نمیرسیدند!
زندگی روزانه ما پر از جملاتی است که با عباراتی مثل «ای کاش... » و «چه میشد اگر...» آغاز میشوند. چه این جملات را به زبان بیاوریم چه فقط از ذهن ما بگذرند همیشه وجود داشته و دارند. «ای کاشها...» بیشتر در بیان آرزوها و نیازهایی هستند که هنوز پاسخ داده نشده و میتوانند منشأ خلق ایدهای نوآورانه و جدید باشند و «چه میشد اگر...» مفروضات متداول وضعیت موجود را به چالش میکشند. بهعنوان نمونه، مدیر آموزش یک سازمان میگوید چه میشد اگر دورههای آموزشی خود را بهصورت غیرحضوری هم ارائه میدادیم؟ یا خریدار یک فروشگاه آنلاین میگوید ای کاش میتوانستم نظرات دیگران در مورد هر کالا را هم ببینم و بهتر در مورد خرید تصمیم بگیرم. چنین مواردی نقاط شروع مناسبی برای خلق ایدههای تازه برای برطرفکردن نیازهای روزمره هستند. بنابراین ایکاشها و چه میشد اگرها میتواند منبع الهامبخش مناسبی برای راه انداختن کسب و کاری باشد که کمتر کسی به آن فکر میکند.