کسب درآمد ، کاریابی

استخدام ، کاریابی ، کسب درآمد خانگی و اینترنتی

کسب درآمد ، کاریابی

استخدام ، کاریابی ، کسب درآمد خانگی و اینترنتی

پول و انگیزه کارافرینی

پول و انگیزه کارافرینی

در واقع برای شروع یک فعالیت اقتصادی، اولین چیزی که ذهن انسان را به خود مشغول می‌کند، کسب درآمد است. برخلاف مشاغل غیرکارآفرینانه، جست‌وجوی سود باید هدف مهمی برای هر کسب‌و‌کاری باشد. در واقع، هر کسب‌و‌کاری که در کسب سود شکست بخورد پایدار نخواهد ماند. اما فرصت‌های کسب‌و‌کار نباید تنها بر مبنای پتانسیل‌شان بر ایجاد پول ارزیابی شوند. ریچارد‌برانسون، کارافرینی و سرمایه‌گذار بریتانیایی، رئیس و بنیان‌گذار گروه شرکت‌های ویرجین، در کتابش سخنی را بیان می‌کند که از صدها کارآفرین موفق شنیده‌ایم:

«من هرگز کاملا برای کسب درآمد وارد کسب‌و‌کاری نشده‌ام. اگر پول درآوردن تنها انگیزه باشد، آنگاه به نظر من بهتر است که این کار را انجام ندهید.»

شماری از اهداف وجود دارند که فعالیت‌های اقتصادی می‌‌توانند محقق کنند:

یک رویای مادام‌العمر: حس غرور و پیشرفت

نیاز برای یک چالش: اشتیاق برای انجام کاری که دوستش دارید

میل به استقلال مالی: میل به انجام کاری ارزشمند

نیاز به مشارکت در جامعه خود: نیاز به گسترش شبکه کسب‌و‌کارتان

آرزوی گسترش شبکه اجتماعی: نیاز برای تجربه کسب‌و‌کار

میل به انجام کاری هیجان‌انگیز: امید برای ایجاد یک مبنا برای دیگران

آنتونی آکوئینتو استاد دپارتمان مدیریت از تجربه خود در این زمینه می‌گوید:«زمانی که اولین رستوران خود را باز کردم، اهداف مالی واضحی داشتم؛ اما کسب‌و‌کار من رویای همیشگی داشتن یک کافه در یک جای عجیب و غریب را نیز محقق کرد- چیزی که آن را سندروم کازابلانکای من نامیدم- و فرصت‌هایی برای دیدار افراد جدید و ایجاد شبکه «من» پیش رویم قرار داد؛ فرصت‌هایی که هنگام تدریس در دانشگاه فاقد آن بودم.

همچنین می‌دانستم که متعهد بودن به یک کسب‌و‌کار، منجر به بهبود شغل آکادمیک من خواهد شد. گرچه اولین رستوران من هرگز سودآور نشد، اما من به همه اهداف دیگرم جامه عمل پوشاندم. در حقیقت، مدت نه چندان طولانی بعد از بسته شدن اولین کسب‌و‌کارم، یک موقعیت تصدی هیات علمی در یک دانشگاه معتبرتر از جایی که در آن استخدام شده بودم به من پیشنهاد شد؛ بخشی از آن به‌دلیل داشتن تجربه عملکرد در شرکتی در ژاپن بود. من هرگز از باز کردن اولین رستورانم پشیمان نشدم؛ در حقیقت، این یکی از بهترین تصمیماتی است که در زندگی‌ام گرفته‌ام.»

زمانی که به سخنان مشاهیر درباره کسب پول نگاه می کنم از نوع تفکر و اندیشه آنان و اینکه گاهی پول هیچ ارزشی نداشته و ندارد تعجب می کنم نگاهشان فراتر و بالاتر از کسب پول و ثروت است اگرچه در پی کسب و کارشان پول فراوانی هم به دست می آوردند.

بسیاری از کارآفرینانی که سرانجام موفق شده‌اند، پول بسیار اندکی را با فرصت‌های بازاریابی چند سطحی۱ به‌دست آورده‌اند؛ شرکت‌های Amway (شرکت فروش انواع محصولات شامل محصولات سلامتی، زیبایی و لوازم بهداشت در منزل) و Shaklee (تولیدکننده و توزیع‌کننده مکمل‌های غذایی طبیعی، محصولات کنترل وزن، زیبایی و خانگی) از این دست هستند؛ آنها هنوز تجربیات اولیه خود را به عنوان تجربیات مثبت قلمداد می‌کنند؛ سرمایه‌گذاری کوچک‌شان به آنها نشان داد که راه‌اندازی کسب‌و‌کار خودشان می‌تواند شبیه چه باشد و به آنها اجازه گردآوری مقدار قابل‌توجهی از تجربیات و تنظیم طرزفکر کارآفرینی‌شان را داد.

یک مهندس هواپیما و خلبان جنگنده سابق به نام مایکل موشیر، شرکتی را ایجاد کرد تا هدف خود یعنی تولید ماشین پرنده شخصی را محقق کند. او دو نمونه اولیه از هواپیمایی که اسکلت آن روی دوش شما سوار می‌شود را توسعه داد اما شرکت او در کسب سرمایه بیشتر شکست خورد و ناچار به تعطیلی شد. گرچه، او هنوز معتقد است که بالاخره فردی از نتایج او استفاده خواهد کرد و روزی کار او را به پایان خواهد برد و به او ثابت خواهد شد که کسب‌و‌کارش یک موفقیت بوده است.

یک مورد دیگر از چارلز گودیر نیز وجود دارد؛ کسی که اکثر دوران شغلی‌اش را صرف ترویج سودمندی لاستیک به‌جای جست‌وجوی سود کرد. گرچه، زمانی که او از دنیا رفت به شدت مقروض بود اما او زندگی‌اش را یک موفقیت می‌دانست. او می‌نویسد: «زندگی نباید منحصرا با استاندارد پول تخمین زده شود. من نمی‌خواهم شکایت کنم که من درختی کاشته‌ام و سایرین میوه‌ها را جمع کرده‌اند. فردی دلیلی برای پشیمانی دارد که بذری بکارد ولی هیچ‌کس آن را درو نکند.»

اگر کسب‌و‌کار شما در رسیدن به برخی از اهداف زندگی‌تان موفق عمل می‌کند، حتی اگر از نظر مالی موفقیت‌آمیز نباشد، تجربه می‌تواند هنوز به‌عنوان یک دستاورد مثبت تلقی شود و ادعا کند که حتی یک پیروزی نسبتا کم می‌تواند برای شما موفقیت‌آمیز باشد.

توجه: اطمینان یابید که تفاوت بین یک فعالیت اقتصادی که بسیاری از اهداف را «به سرانجام می‌رساند» و یک فعالیت اقتصادی که در حال «دنبال کردن» بسیاری از اهداف است را درک می‌کنید. گرچه مورد اول می‌تواند راهی برای بقای شغل شما در کارآفرینی باشد، اما مورد دوم یک مسیر به مراتب ویرانگر است؛ به‌خصوص اگر اهداف دنبال شده مورد مناقشه باشند. به‌عنوان مثال، برای هر کسب‌و‌کاری دشوار است که به‌طور همزمان اهدافی با رشد و سودآوری بالا را دنبال کند.

خلاصه این بخش:

• سود هدف مهمی برای فعالیت اقتصادی شماست؛ اما کسب پول نباید تنها دلیل برای شروع کسب‌و‌کارتان باشد.

• اگر کسب‌و‌کار شما در تحقق برخی اهداف زندگی‌تان موفق است، حتی اگر این کسب‌و‌کار به لحاظ مالی موفق نیست، هنوز می‌توانید آن را یک موفقیت بدانید.

• ادعای حتی یک پیروزی نسبتا کم می‌تواند به شما کمک کند تا به سوی فعالیت اقتصادی بعدی خود حرکت کنید.

نقش طلا در اقتصاد و سیستم پولی

نقش طلا در اقتصاد و سیستم پولی

اگر بخواهیم در اصلاح پایداری قیمت‌ها و اعتماد به پول رایج خاصی موفق باشیم باید ارتباط آن را با طلا تقویت کنیم.

تحت شرایط ثابت از نرخ مبادلات پولی، حتی با رشد اقتصادی بسیار سریع، موازنه مالی جهان وقتی قابل حصول است که افزایش کل ذخایر پولی بین المللی منطبق بر افزایش تولید طلا باشد نه منطبق بر افزایش یک نوع ذخیره پولی خاص مانند دلار...

اهمیت طلا به عنوان یک منبع ثروت و همچنین نقش کنترلی آن در سیستم پولی جهان که به عنوان نیروی محرکه اصلی در اکتشاف، استخراج و تولید طلا مطرح می‌باشند.
اهمیت طلا به عنوان یک منبع ثروت و همچنین نقش کنترلی آن در سیستم پولی جهان که به عنوان نیروی محرکه اصلی در اکتشاف، استخراج و تولید طلا مطرح می‌باشند. اگرچه روابط متقابل پول و طلا بسیار پیچیده است و روابطی که در قطعی بودن آن اتفاق نظر وجودداشته باشد نادر است، ولی حداقل در این خصوص که این دو به یکدیگر مرتبط هستند اتفاق نظر وجود دارد. این ارتباط در قالب‌های مختلفی بیان شده است.
گفتارهای زیر همه به نحوی دلالت براین ارتباط اساسی بین پول و طلا دارند:
- جدا از اینکه یک معدن دارای چه نوع ماده معدنی است، معدن کاری آن برای دستیابی به طلاست.
- قیمت طلا نه فقط از طریق میزان عرضه و تقاضای آن تعیین می‌شود، بلکه از طریق میزان عرضه و تقاضا برای سرمایه و اعتبار (پول) به منظور رهایی از رکورد اقتصادی نیز کنترل می‌شود.
- اگر بخواهیم در اصلاح پایداری قیمت‌ها و اعتماد به پول رایج خاصی موفق باشیم باید ارتباط آن را با طلا تقویت کنیم.
- تحت شرایط ثابت از نرخ مبادلات پولی، حتی با رشد اقتصادی بسیار سریع، موازنه مالی جهان وقتی قابل حصول است که افزایش کل ذخایر پولی بین المللی منطبق بر افزایش تولید طلا باشد نه منطبق بر افزایش یک نوع ذخیره پولی خاص مانند دلار. 
به رغم مشکلات موجود در تخمین حوادث سیاسی کوتاه مدت در جهان و اثرات آن در قیمت و تولید طلا در بازار آزاد، می‌توان طلا را به عنوان یک شاخص حساس نسبت به شرایط ملی و بین‌المللی معین از قبیل تورم و یا جنگ معرفی کرد. برای مثال در دو سه دهه اخیر به طور آشکار قیمت طلا و نفت تاحدود زیادی به موازات یکدیگر تغییر کرده است، ولی این رابطه ممکن است دردرازمدت قابل دوام نباشد.
بر اساس داده‌های موجود ارزش نسبی طلا در ارتباط با عوامل زیر تعیین می‌شود:
- نرخ تورم و سایر عوامل موجد ناپایداری اقتصادی مانند نرخ بهره بانکی
- هزینه تهیه سرمایه و سود حاصل از دارایی‌های دیگر.
- کوشش برای توسعه و بازاریابی
- ارزش طلا  نسبت به سایر اجناس.
- چشم انداز وضعیت عرضه و تقاضا برای طلا
- بازارهای طلا
 بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان طلا بازارهای کلیدی فعال می‌باشند که در سطح جهانی و منطقه‌ای پراکنده‌اند. تولیدات آفریقای جنوبی که بزرگترین تولیدکننده طلا در جهان است، به بازارهای لندن و زوریخ سرازیر می‌شود. 
تولیدات آمریکای شمالی به بازارهای نیویورک و تورنتو انتقال می‌یابد. تولیدات به استرالیا به هنگ‌کنگ، سنگاپور و ژاپن می‌رود. معامله کنندگان عمده در بازار طلای جهان، یا موسسات بانکی هستند یا موسسات تجاری‌ای که بانک‌ها سهامداران عمده آنها می‌باشند. بدین لحاظ از نظر مالی در سطح بسیار بالایی هستند.
مقالات مشابه :