فروش جواهرات و سنگ های قیمتی
هنگامی که بازار فروش، کساد است و رونق قابل ملاحظهای ندارد، ممکن است وسوسه جلب مشتری سبب شود که قیمت کالاهایتان را کاهش دهید، اما انجام اینکار ضرورتی ندارد.
در توجیه این نظریه، داستانی واقعی را برایتان بازگو میکنیم، چند سالپیش، هنگامیکه بازار تحت تاثیر رکود اقتصادی و رقابت بر سر کاهش قیمت،صدماتی جدی دیده بود، جواهرفروش سرشناسی تصمیم گرفت، تا با خود آتش، بهجنگ آتش رود.
در واقع از همین حربههای اقتصادی در مقابله با شرایط مزبوربهره گیرد. از این رو، اصل کاهش قیمت را به کار گرفته و به اجرا درآورد. ظرف یک سال، اوضاع اقتصادی بهبود یافت، در حالی که وضع جواهرفروش تغییرچندانی نیافته. او دیگر نمیتوانست از طریق کاهش قیمت، مشتریان از دسترفته و اعتبار اولیهاش را به دست آورد.
عدم توجه به اهمیت این موضوع سبب شد تا او هرگز از عهده رقابت با کاهشدهندگان قیمت برنیاید و در نهایت از قلمرو تجارت خارج گردد.از نظر متخصصان و جواهرفروشان موفق، نمونه موفق، با توجه به استراتژیقیمت، عدم انجام برخی اقدامات را در دوران رکود اقتصادی توجیه میکند.
بهگفته Lori Askew یکی از مسئولان Vantage Group شرکتی مشهور در زمینه امورمشاورهای مرتبط با صنعت جواهرات، کاهش قیمت در چنین شرایطی، نوعیپیشبینی براساس خواسته فردی تلقی میشود و فرد با این کار، موجبات کاهشحجم فروش را فراهم میسازد.
در صورتی که تعبیر و برداشت شما از تاثیرات رکود اقتصادی بر قدرت خریدمردم، به معنای عدم گرایش مردم به خرید جواهرات است و به این منظور برایجلب رضایت مشتری قیمت کالاهایتان را کاهش دهید، در اصل میزان فروش خود راپایین آوردهاید.
- قانون طبیعت همه
از نظر John Michaels ، رئیس و مدیرعامل ۱۲ فروشگاه زنجیرهای Michaels Jewelers در Connecticut ، او یکی از موفقترین جواهرفروشان است، وی بااعتقاد به این اصل که «در مقابل هر عملی عکسالعملی وجود دارد و این قانون طبیعت است. میگوید؛ در صورتی که بخواهید قیمتهای خود را در زماننامناسبی کاهش دهید، با این اقدام بیموقع، مشتریان را دچار شک و تردیدساخته و مشکلات فراوان مالی را برای خودتان نیز به وجود میآورید.»
انجام دگرگونیهای اساسی در استراتژی قیمتگذاری، نظر افراد را نیزنسبت به شخصیت شما تغییر میدهد، در چنین شرایطی است که دیگر قادر نیستیدنظر آنها را به خود جلب کنید.
مایکلز، به خوبی به این نکته واقف است که تا چه حد یک جواهرفروش خردهپا ممکن است تحت تأثیر برخی شرایط متضرر شود و توانایی مقابله با آنرا از دست بدهد. در دهه گذشته شرکت خانوادگی او، با سابقهای ۱۲۷ ساله مجبور شد آثار زیانبار حاصل از تعطیلی صنایع دفاع منطقه، پایان عصرپررونق ساختمانسازی و در نهایت تعطیلی و ادغام چندین بانک محلی را تحمل کند. اما شرکت “مایکلز جولرز” به جای کاهش قیمتها، مقاومت کرد و سعی نمود با به کارگیری برخی شیوههای موثر از استراتژی قیمتهای خود حمایت به عملآورد.
- در قسمت زیر با برخی از این شیوهها آشنا میشوید:
- کاهش هزینه
“مایکلز” میگوید: به شرایط مالی خود بنگرید و با صرف بیشترین هزینه برای سرمایهگذاری فعالیت خود را آغاز کنید و بدین ترتیب توان کاهش دیگرهزینههای اساسی را به دست آورید.
به مبلغ اجاره بها توجه کنید. در صورتی که مالک ساختمان نباشید آیامیتوانید اجاره آن را پرداخت نکنید؟ به صورت حساب تلفن خود نگاه کنید. آیا به طور واقعی فروشگاه شما به هفت خط تلفن نیاز دارد؟ به حق بیمه توجهکنید. آیا خود شما ۱۰۰ درصد آن را تقبل میکنید؟ همچنین به هزینههایایمنی نیز اهمیت دهید. سعی کنید از مسول آن بخواهید برای یک یا دو سال،هزینههای آن را ثابت نگه دارد؟
تنها هزینههای عمده و چشمگیر نیستند که میتوانند قابل کنترل باشند. از نظر مایکل هزینههای فرعی نیز قابلیت کاهش را دارند. برای مثال، شماشبها تمامی چراغها را روشن کنید و در روز فقط بعضی از آنها را روشنبگذارید، به جای استفاده از جعبه سرویس جواهرات گرانقیمت، از جعبههایمعمول جواهرفروشان استفاده کنید.
گاهی اوقات نیز میتوانید همان کالا را از منبع ارزانتری فراهم کنید. برای مثال جعبه جواهراتی که در کشورهای دیگر ساخته میشود را میتوان بهقیمت ارزانتری تهیه کرد. اما نسبت به این که چگونه یا چه چیزی رامیخواهید تغییر دهید باید دقت نظر بسیاری داشته باشید. نمونه آن کاهش هزینه لوازمالتحریر است، زیرا تغییرات اساسی و منطقی، بر تصور افراد نسبتبه شما و مکان فعالیت شما تأثیر بسزایی خواهد گذاشت.
- تبلیغ از کالا
مایکلز برای افزایش میزان فروش، برنامههای بیشتری را در امر تبلیغاتدر نظر گرفت. وی میگوید: «ما روند تبلیغاتی خود را تغییر دادیم. تبلیغاتتصویری را کنار گذاشتیم، گرچه هر آگهی در صورتی که به نحو صحیح انجامپذیرد، نوعی تبلیغ تصویری است! تبلیغات معطوف به کالایی بود که امکاندسترسی به آن وجود داشت. برای مثال، برای ماه ژوئن، مرواریدهای خاصی را دراختیار داشتیم که عرضه آن امکان ملاقات با پرورشدهنده مروارید را میسرمیساخت، ضمن آن طرح یک رشته مرواریدهای “فرش واتر” به طور مجانی نیز بهاجرا درمیآمد.»
- رقبای خرید
مایکلز میگوید: «به جای کاهش قیمتها، اقدام به رقابت با دیگر رقبایخود کردیم. البته این به آن معنا نیست که شما باید بهطورکامل مانند آنهاعمل کنید و هدف یکسانی را دنبال نمایید، بلکه شما میبایست به ارزیابیتواناییهای خود (به عنوان یک جواهرفروش) و تفاوتهایی که با دیگران دارید (رقبای بازار) بپردازید. توجه داشته باشید که در یک خلاء کار نمیکنید وتنها فردی نیستید که در بازار به فعالیت مشغول هستید. از طرفی مشتریان شمابا رقبایتان نیز صحبت میکنند، از این رو بهتر است در جریان گفتوگوهایآنها قرار گرفته و بدین طریق اطلاعاتی درباره خود به دست آورید.
مقالات مشابه جواهرسازی :
شیوه خرید و فروش طلا و جواهرات
آموزش خرید و فروش گوهرها، سنگ های قیمتی ، جواهرات و طلا
نرم افزار ArtCAM jewel smith ،نرم افزار طراحی جواهر
الکتروفرمینگ و آبکاری در جواهرسازی
آموزش جواهرسازی ، پنج گام جواهرکار شدن
لزوم توجه به صنعت جواهرسازی و گوهر ها
ابزار و وسایل جواهرسازی و گوهر
روش مذکور شیوه جدیدی نیست و تنها از طریقپولیش، تغییرات سطحی انجام میگیرند. وی شیوه کاربرد حرارت بسیار زیادبه منظور ترمیم شکافهای موجود در سنگ را اقدامی مؤثر دانسته ومعتقد است که به این طریق میتوان به کمک «کوراندومهای» Corundum مصنوعی منافذ موجود را از میان برد، با وجود این ممکن استشکافهای سطح برخی سفایرهای پولیش یافته پس از ترمیم نیز باقیبمانند، اگر چه شناسایی آنها همواره میسر نیست...
صنعت جواهر خواهان ارزیابی شیوههای موثر در بهبود کیفیتکانیهای قیمتی است، اما شناخت سفایرهای جدید تایلند که حرارت زیاد،تغییر و تحول مییابند، بسیار دشوار است.
بررسی ترکیبات شیمیایی سفایرهای صورتی و نارنجی تایلند که به «پدپااردشاPadparadscha» شباهت دارند از نظر جواهرشناسان، بحثپیرامون علت رنگ این نوع سنگها را شدت بخشیده است.به هر حال تحقیقات وسیعی درباره یاقوت «مونگ هاسو Mong Hsu» ویاقوت «سانجی Songea» و سفایرهای سبز مایل به آبی، زرد، نارنجی ولاجوردی آغاز شده است.
روش تزریق رنگ بر روی سطح پس از چند دهه کاربرد، شیوهایبهطورکامل شناختهشده محسوب میگردد، اما سفایرهای جدید تایلند کهدر حرارت زیاد تغییر شکل مییابند، هنوز مسالهحلنشدهای است.
- این سنگ یک شبه سفایر محسوب میشود
«کن اسکارات» Ken Scarratt ، مدیر واحد مرکزی تحقیقات و بخشکانیشناسی انجمن تجاری آمریکا، در خبرنامه "On Line" مدعی شد کهسفایرها تحت تاثیر حرارت بسیار متبلور، و بر اثر جریان گدازش ذوبمیشوند. سپس هنگامی که سرد شدند، دوباره تبلور یافته و به صورتشبه سفایر یا سفایرهای مصنوعی ظاهر میشوند.
دکتر «هنری هانی» Henry Hanni و رییس آزمایشگاه جواهرشناسی سوییس (SSF) در باسل، میگوید: روش مذکور شیوه جدیدی نیست و تنها از طریقپولیش، تغییرات سطحی انجام میگیرند. وی شیوه کاربرد حرارت بسیار زیادبه منظور ترمیم شکافهای موجود در سنگ را اقدامی مؤثر دانسته ومعتقد است که به این طریق میتوان به کمک «کوراندومهای» Corundum مصنوعی منافذ موجود را از میان برد، با وجود این ممکن استشکافهای سطح برخی سفایرهای پولیش یافته پس از ترمیم نیز باقیبمانند، اگر چه شناسایی آنها همواره میسر نیست.
«گریس اسمیت» معتقد است؛ میتوان، مجموعه کوراندومهای مصنوعیسطح سنگهای ترمیم یافته را به کمک رنگهای متنوع موجود در سطوحزیرین سنگ، شناسایی نمود. در هر حال، گاهی اوقات با ترکیب روشهایجدید و سنتی، سطح کوراندوم مصنوعی، از تجانس یا «اپی تک سیکال» Epitaxial قابل ملاحظهای برخوردار میشود، به طوری که تشخیص آن ازنمونههای طبیعی بسیار دشوار است ] از زمینه رشد یکسانی برخوردارند[.
به علاوه، تغییر رنگ آن محدود به لایههای سطحی نیست بلکه تمامی اجزای سنگ را دربرمیگیرد، به طوری که شناخت شیوه به کاررفته در آن به راحتی میسر نیست. از نظر «اسمیت»، میتوان به ایننکته پی برد که آیا رنگ حرارت دیده است یا خیر؟ اما هنگامی کهتمامی بخشهای کانی مورد نظر، رنگ را به خود جذب کردهاند، درکرنگ اصلی و تشخیص آن از دیگر سفایر یا یاقوتهای همرنگ که بهشیوه سنتی حرارت دیدهاند، دشوار است.
- موضوع مورد بحث چیست؟
براساس گزارش «تایجم. کام» Thaigem.com ]عرضهکننده سنگهایرنگی تایلند از طریق online [ بحث اصلی به سفایرهای حرارت دیدهارتباط دارد که میتواند تهدیدی برای بازار کنونی سنگ Padparadscha محسوب شود. به گزارش این واحد، کاربرد شیوه نوین آزمایشگاهی درارتباط با سفایرهای مزبور، اقدامی عجولانه بوده و بر این اساسقانونی بودن یا مشروعیت آن را مورد تردید قرار میدهد.
به گفته «اسکارات Scarratt ، براساس شواهد موجود «توزیع رنگ»،تجمع آشکار اجزای رنگ و وجود بیش از اندازه «بریلیوم» که در قسمتلبه پیش از مرکز سنگ حضور دارند، روش به کار رفته در برخی شرایطخاص در زمره شیوههای «پخششدگی سطح» قرار میگیرند.
- هشدار درباره نحوه تولید سنگهای قیمتی
قبل از برگزاری نمایشگاه Tucson، مرکز جواهرشناسی AGTA ، پیامیهشدارآمیز را درباره نحوه ارایه کانیهای قیمتی منتشر کردکه براساسآن رنگ نمونههای «پادپاراشا» در قسمت سطح تغییر مییافت. پس ازمدتی پیام مذکور اصلاح شد، و بدین ترتیب ضمن تثبیت موقعیت بازارجواهرات آمریکا، از وقوع دامپینگ سنگ قیمتی جلوگیری شد.
تایلندیها در صحت عقیده خود ثابت قدم بوده و کاربرد روش جدید ومؤثر را در بهبود کیفی سنگهای سفایر تحت حرارت بسیار زیاد، اقداممؤثری قلمداد میکردند. پس از مدتی GIA به این نتیجه دست یافت کهدر ساخت سفایرهای مذکور، بریلیوم نقش قابل ملاحظهای دارد. اما درآزمایشگاههای مشهور ژاپن که صدها یا به طور احتمالی هزاران نمونهتحت تاثیر حرارت بسیار زیاد قرار میگرفتند، دستیابی به این نکته،دیگر دیر شده بود
مقالات مشابه :
ساخت گیره گوهر و مدل جواهرات Making clasps
خمسازی و لحیم کاری جواهرات و گوهرها
آموزش تمیز و صیقل کردن گوهرها، سنگ های قیمتی و جواهرات
لزوم شناسنامهدار کردن سنگهای قیمتی و گوهرها
فلزاتی که از طریق سرد و گرم سازی یا لحیم کاری حرارت داده میشوند سطح کثیف و اکسید شدهای پیدا میکنند و مادهای که برای لحیم کاری استفاده شدهاست، تبدیل به لایهای سخت، شفاف میشود. فلزات میتوانند تمیز شوند وماده گدازآور نیز با قرار گرفتن در محلولی داغ بهخوبی پاکسازی میشوند. این مرحله را به اصطلاح قرار دادن در محلول" آب و نمک" میگویند...
شما میتوانید شکل فلز را با خمکردن و پیچاندن آن به دور ماندرلها Mandrels و انبردستها تغییر دهید. از انگشتهای خود برای بهکارگیری صفحهیا سیم ظریف در مواقع ضروری استفاده کنید. زیرا انگشتان شما کمتر به سطحفلز صدمه میزنند و در مقایسه با ابزاری استیل علایم و نشانههای کمتری ازآنها برجای باقی میماند. درصورتی که به کنترل دقت و قدرت بیشتری نیازدارید از ابزار لازم بهره گیرید...
- صاف کردن سیم ظریف
درصورتی که میخواهید از سیم برای ملیلهکاری و خلق طرحهای مختلفاستفاده کنید باید آن را در آغاز صاف کنید. در هرحال اگر از سیم دور قرقرهاستفاده میشود احتمال انجام این کار کمتر خواهدبود. یک قسمت از سیملحیمکاری شده یا حرارت دیده را در میان گیره قرار دهید و قسمت دیگر را باانبردست دندانهدار بگیرید. سپس سیم را محکم بکشید تا صاف شود.
- خمکردن سیم بهصورتهای مختلف همچون دایره، مارپیچ و زاویهدار
۱( برای آنکه سیم را به شکل مدور درآورید یک قسمت آن را با انبردستنیمه مدور بگیرید. اطمینان حاصل کنید که شکل مدور انبردست بهطرف سمتداخلی منحنی باشد. بقیه سیم را به دور انگشتهای خود به شکل نیمه مدوردرآورید. این عمل را برای سمت دیگر سیم انجام دهید. سیم را دور یک ماندلبپیچید.
۲(برای ایجاد شکل مارپیچی، نوک سیم را با انبردستی که سر مدوری داردبگیرید. بقیه سیم را بهدور انبردست با انگشتان خود بپیچید تا حلقهایمحکم بهوجود آید. انتهای حلقه را با وارد آوردن فشار توسط یک انبردستسوزنی شکل بپیچید. برای آنکه حلقه شکل پیدا کند این عمل را برای قسمت دیگردر جهت مخالف انجام دهید.
- منحنی ساختن سیمهای ضخیم با مقطع دایرهای شکل
۱( هنگام کار با سیم ضخیم و میله همیشه قسمت اضافی را به صورت اهرمدرآورید. حلقه و دوایر بزرگی به پیچیدن میله به دور ماندرل دستبند Bangle یا دیگر ابزار ایجاد کنید. از دستان خود برای پیچیدن سیم و محکم ساختن آنقبل از برش قسمت اضافی استفاده کنید.
- منحنیسازی ورقه فلز
از یک تکه استیل و پانچ چوبی یا استیل برای شکل دادن منحنی استفادهکنید. اگر میخواهید منحنیهای ثابتی داشتهباشید کار خود را از قسمتبسیار کمعمق و حفرهمانند قطعه استیل شروع کنید و بهتدریج در قسمتهاییکه عمق و گودیهای کوچکتری دارند کار را ادامه دهید تا شکل صحیحبهدستآید...
Pickling- قرار دادن قالب در آب و نمک
فلزاتی که از طریق سرد و گرم سازی یا لحیم کاری حرارت داده میشوند سطح کثیف و اکسید شدهای پیدا میکنند و مادهای که برای لحیم کاری استفاده شدهاست، تبدیل به لایهای سخت، شفاف میشود. فلزات میتوانند تمیز شوند وماده گدازآور نیز با قرار گرفتن در محلولی داغ بهخوبی پاکسازی میشوند. این مرحله را به اصطلاح قرار دادن در محلول" آب و نمک" میگویند.
این محلولها بهطور عمومی بهعنوان محلول آب و نمک ایمنی یاد میشوند. استفاده از محلول آلومینیوم alum حتی بهصورت پودر خشک که در داروخانهموجود است نیز راهحل دیگری است. شما همچنین میتوانید از ظرف نسوزمیناکاری شده دارای سرپوش استفاده کنید و آن را روی شعله بگذارید تا محلولنمک و آب را در خود نگاه دارد.
توجه: تمامی محلولها به استثنای آلومینیوم، اسیدهای رقیق شده هستند وباید با دقت مورد استفاده قرار گیرند. به هنگام مخلوط کردن مواد و کاربردآب و نمک از دستورالعملهای تولید کننده پیروی کنید. همواره از گیرههایپلاستیکی و برنجی برای قرار دان کار خود درون محلولاستفاده کرده یا آن رابیرون آورید. کار یا قالب داغ خود را مستقیم وارد آب و نمک نکنید زیرا سببجوش آمدن شرایط محلول و لبریز شدن آن میشود.
برای ساختن محلول آب و نمک، دو قاشق چایخوری پودر آلومینیوم را درنیمی از آب حل کنید (نیم لیتر). محلول را حرارت دهید. برای این کار از ظرفضد حرارت و نسوز یا بشقاب داغ استفاده کنید. بسیاری از جواهرسازان از شعلهملایم استفاده میکنند تا حرارت یکنواخت، محلول را بهعمل آورد.
- لحیمکاری Soldering
لحیمکاری عمومیترین شیوه متصل ساختن یک یا چند قطعه فلز به یکدیگراست. به استثناء آلومینیوم و استیل. فلزات دیگر را میتوان بهصورتیلحیمکاری کرد که هیچگونه درز و شکافی قابل رویت نباشد. لحیمکاریپیچیدهترین تکنیکی است که باید آموخته شود. اما نتیجه آن مثبت است زیراهیچ یک از شیوههای لحیمکاری، قابل مقایسه با یکدیگر نیستند. کاری درنهایت سبب خوشنودی و رضایت خاطر شما میشود.
ممکن است یک قطعه جواهر در چندین مرحله نیاز به لحیمکاری داشته باشد. بهمنظور حصول اطمینان از اینکه شکافی بازنمانده است، لحیم با درجات مختلفذوب، لحیمکاری میشود. اغلب اوقات از لحیم سخت، متوسط و آسان استفادهمیشود. لحیم میناکاری فقط زمانی انجام میشود که قطعه مورد نظر میناکارینشده باشد و لحیم بسیار آسان اغلب در تعمیرات کاربرد دارد. نام آنها بهقدرت فلز و درجه ذوب بستگی دارد. در یک قطعه کار پیچیده کار خود را بالحیم سخت آغاز کنید که درجه حرارت و ذوب بالایی دارد و با لحیم آسان تمامکنید که درجه حرارت پایین دارد.
راه دیگر جلوگیری از ذوب شکافهای قبلی پوشانیدن آنها با پودر رژ مخلوطشده با الکل است. از آنجا که فلزات تحت حرارت قرار میگیرد، آنها اکسیدشده و کثیف و مانع جریان لحیم میشوند. مواد گداز شونده برای پوشاندن درزو پاک نگهداشتن آن به هنگام حرارت کاربرد دارند. بوراکس عمومیترین مادهگدازآور است.
شیوه اصلی لحیم کاری در اینجا بیشتر از موارد دیگر بهکار گرفتهمیشود. روشهای متعددی برای متعادل ساختن شکاف وجود دارد. همینطور کهپیچیدگی و تعداد شکافهایی که باید لحیمکاری شوند نیز از تنوعی برخورداراست. لحیمکاری سوئیت Sweat اغلب برای سطوحی بهکار میرود که باید رو درردو قرار گیرند. استیک فیدینگ Stick feeding بهطور سنتی در نقرهکاریاستفاده میشود. اما برای لحیمکاری درزهای ممتد و بلند نیز کاربرد دارد. شما باید ثابت قدم باشید و تمرین زیاد را پیشه خود سازید.
هنگامی که بهدرجه استادی رسیدید متوجه خواهید شد که تا چه حد این روش در وقت شماصرفهجویی میکند. نگاهداشتن مشعل لحیم در دست مخالف دستی که با آنمینویسید اقدام درستی است. ممکن است غیرطبیعی بهنظر برسد اما امکانبهکارگیری دستی و مهارت بیشتری را را میسر میسازد تا بهوسیله آندقیقتر قطعه کار حرکت داده شده و لحیمکاری شود. میز تاشو که به شمااجازه حرکت قطعه کار را میدهید برای مهرهها و اقلام بزرگتر بسیار مناسباست.
آمادگی کامل رمز موفقیت در کار لحیمکاری است. دقت داشته باشید که همهشکافها بهطورکامل پر شدهاند. لحیم شکاف را پر نمیسازد. همه شکافهاباید تمیز و فاقد چربی باشند. این شرایط زمینه سوهانکاری و سنباده کشیدنسطح را برای لحیمکاری مهیا میسازد.
درزهایی که ممکن است جابجاشوند را به هنگام حرارت به کمک انبردست یا گیره و یا با پیچیدن سیم محکمنگاه دارید. به این ترتیب عمل متعادل ساختن را انجام دادهاید وبهطورمعمول اولین مرحله توجه به برقراری تعادل در مورد قطعه کاری است کهلحیمکاری میشود. نگه داشتن قطعه کوچکی از ذغال یا حصیر لحیمکاری برایانجام چنین کاری نیز مفید خواهد بود
مقاله مشابه:
افراد ولخرج افکار و آرمانهای بزرگی را درسر میپرورانند. نمونه آناولین پادشاه روس "فردریک اول" است که پس از تاجگذاری در سال ۱۷۰۱ بهطورسریع بازسازی قصر عظیم سلطنتی در برلین را در سطحی گسترده آغاز کرد. اوهمچنین استفاده از کهربا را به عنوان سنگ قیمتی و طبیعی که هرگز در قبلبرای دکوراسیون داخلی موردتوجه قرارنگرفتهبود را در امر تکمیل اتاقهایقصر توصیه کرد..
کهربا نوعی کانی از طبقه مواد آلی است و نوعی ماده معدنی محسوب میشودکه از درختان مخروطیشکل بهدست میآید. عمومیترین نمونه آن، کهربایبالتیک است که "ساکینیتSuccinite "نامیدهمیشود. از نظر ظاهری کهربابهطورمعمول تحت تاثیر اکسیداسیون به رنگ قهوهای یا خاکستری تیره دیدهمیشود. این ماده در آب حل نمیشود و به راحتی قابل استفاده و تغییرشکلنسیت. کهربا درحدود ۳۵۰ نوع رنگ دارد. بهطور عمومی در اشکال و اندازههایمختلف یعنی چندین کیلوگرم یافت میشود.
خوشگذرانیها و ولخرجیهای بیحد و اندازه، سیاست دربار، شرایطنابسامان و فجایع حاصل از جنگ سبب شکلگیری اسرارآمیزترین حکایت گنجینهسلطنتی شد و سرانجام بسیاری از اسرار اتاق افسانهای کهربا لاینحل باقیماند.
افراد ولخرج افکار و آرمانهای بزرگی را درسر میپرورانند. نمونه آناولین پادشاه روس "فردریک اول" است که پس از تاجگذاری در سال ۱۷۰۱ بهطورسریع بازسازی قصر عظیم سلطنتی در برلین را در سطحی گسترده آغاز کرد. اوهمچنین استفاده از کهربا را به عنوان سنگ قیمتی و طبیعی که هرگز در قبلبرای دکوراسیون داخلی موردتوجه قرارنگرفتهبود را در امر تکمیل اتاقهایقصر توصیه کرد.
تعدادی از معماران مشهور دراین پروژه بهکارگرفتهشدند که پیشبینیمیشد تهیه بیش از ۱۰۰ هزار قطعه پانل حکاکیشده کهربا، برای ۵۵ مترمربعدر آن منظورشدهاست. دسیسههای بیپایان دربار سبب به تعویقافتادن اجرایطرح شد و سرانجام سببشد تا شاه هرگز پایان اینکار را نبیند.
پس از مرگ او در سال ۱۷۱۳ جانشین شاه فردریک، "شاه فردریک ویلهلم اول" شد. او چندان اعتنایی به چنین اقدامی نداشت و آن را متوقف ساخت. پانلهایکهربا و دیگر اجزاء ساختمان در انباری در برلین گذاشتهشدند و باردیگر گردو غبار تاریخ پرده ابهام براین طرح کشانید.
در چند هزار مایلی شرق برلین، شایعاتی از این اتاق غیرعادی کهربا بهگوش امپراطور روس "پطر اول"، مردی که به "پطر کبیر" شهرت داشت رسید. اوتصمیم گرفت تا بر تعداد قطعات کلکسیون کهربایی خود بیافزاید و درسال ۱۷۱۶ "شاه فردریک ویلهلم اول" را متعاقد ساخت تا کل قطعات کهربا را به اوبهعنوان هدیهای دیپلماتیک اهدا کند.
۱۸جعبه بزرگ حاوی کهربا در نتیجه این توافق و براساس طرح موردنظر تزار، به شهر جدید سنتپطرزبورگ در سال ۱۷۱۷ واردشدند. آنها در طول سفر شکلخود را حفظ کردهبودند اما دوباره بهعلت مشغولیات تزارپطرکبیر در امرساخت سنتپطرزبورگ و همچنین احجاف و ظلم بسیار او به اطرافیان از جملهشکنجه وحشتناک پسرش "آلکسی" انجام این طرح راکد ماند.
پس از روی کارآمدن امپراطور الیزابتاول دختر شاه در روسیه، او تصمیمگرفت تا در قصر جدید زمستانی خود، اتاق فراموششده کهربا را باردیگر برپاسازد. از آنجا که تعداد قطعات کهربا کافی نبودند، معمار ایتالیایی او، ازپلاسترهای آیینهگون و پانلهایی به رنگ کهربا جهت تکمیل اتاقاستفادهکرد.
درسال ۱۷۴۶ طرح ناکام، سرانجام برای اولین بار کامل شد و به پایانرسید. اتاق کهربا برای پذیراییهای رسمی ملکه، مورد استفاده قرارمیگرفت. اما بهدلایلی نامعلوم در سال ۱۷۵۵ الیزابت تصمیم به انتقال این اتاقبهجای دیگر گرفت. باردیگر پانلها جمعآوریشد و در درون جعبهها جایدادهشدند و به قصر تابستانی او انتقال یافتند که "تزارسکوجیسلوTzarskoje Selo "یا قصر "کارترین" نیز نامیده شد.
مقالات مشابه کهربا:
شانل معتقد بود که زنان باید از جواهرات بدل استفاده کنند، بهویژه اگرمبین استقلال و برخلاف آداب و سنتهای گذشته باشد. دومین مروج این هنر"السااسکیا پارلی Elsa Schiaparelli" بود. او انواع گلها، پرهای پرندگان، قطعات چینی و حتی پوست را در کنار قطعات شیشهای مورد استفاده قرار میداد...
شاهکارهای ارزشمند "پترکارل فابرژه Peter Carl Faberge" هنرمند جواهرساز روسی در قرن بیستم اساس و بنیان صنعت جواهرسازی را به طورکلی دگرگون کرد. از جمله سایررهاوردهای سالهای اول قرن بیستم سیر صعودی استفاده از قطعات شیشهای درساخت زیورها بود که در واقع نوعی گذر از موادی به مواد دیگر به حسابمیآید. هر چند در این دوره استفاده از مواد فسیلی در ساخت جواهرات ازسایر مواد پیشی گرفت، اما قطعات شیشهای جایگاه خود را به عنوان مهمترینماده مصرفی در هنر جواهرسازی اروپا همچنان حفظ کرد. منطقه"بوهمیا Bohemia " به سبب تولید قطعات شیشهای، به کمک ماشینهای "سواروفسکی"، تبدیل بهاصلیترین قطب تامین این ماده در قرن بیستم شد. سبک سست و بیجان "آرنوو Art Nouveau"در اوایل قرن بیستم جانی تازه گرفت و صنایع دستی غرب را تحتتاثیر قرار داد.
"شارل رنه لالیک Charies Rene "که آثار شگفت انگیز موسومبه "اُبژه دارObjet dArt" و سایر جواهرات فوقالعاده زیبا را خلق کرد،بنیانگذار جواهرسازی به سبک آرنوو بود. این سبک با شروع جنگ جهانی اول بهناگهان متوقف شد. در این قرن نوع دیگری از صنعت جواهرسازی مطرح شد کهعبارت بود از "طراحان مد". آثار هنری این طراحان که اغلب از سنگهای ارزانقیمت و گاهی از مواد قیمتی ساخته میشد، بهطورمعمول حاصل ذوق و سلیقهشخصی بود تا محصول یک کار مدرن و پیشرفته. نخستین کسی که در این مسیر گامنهاد، جواهر ساز هنرمندی به نام "کوکوشانل Coco Channel" بود. وی دردهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۶۰ با نگرشی نو اقدام به ساخت زیورهای آویختنی با الهاماز آثار و نمادهای طلسم گونه که تقلیدی اغراقآمیز از نمادهای واقعی بود،کرد و زیورهایی چون آبشارهای مروارید را که در روز مورد استفاده قرارمیگرفتند، ساخت.
شانل معتقد بود که زنان باید از جواهرات بدل استفاده کنند، بهویژه اگرمبین استقلال و برخلاف آداب و سنتهای گذشته باشد. دومین مروج اینهنر"السااسکیا پارلی Elsa Schiaparelli" بود. او انواع گلها، پرهایپرندگان، قطعات چینی و حتی پوست را در کنار قطعات شیشهای مورد استفادهقرار میداد. طرحهای او با تاثیرپذیری از احساسات درونی و عواطف "کولیانه" و نیز با الهام از مکتبهای جدید هنری نظیر فوتوریسم، سورئالیسمو نئوکلاسیسم از یک سو و هنر سیاهپوستان آمریکا از سوی دیگر شکلگرفتهاند. اسکیاپارلی در ساختن برخی زیورها، از آثار کلاسیک دوستانهنرمند خود الهام گرفته است. گوشوارههای "سالوادر دالی" و سنجاق سینه مدلچشمی "ژان کوکتوJean Cocteau " از آن جملهاند.
تا اواخر دهه ۱۹۳۰، جلوههای سوررئالیستیو غریب پردازی سبکهای "سوررئالیسم" و "کویرکی Qirky " بازار جواهرات رادر اختیار داشتند. در دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ تکنیک جدید برجستهکاری روندجواهرسازی نو را شتاب بیشتری بخشید. در دهه ۱۹۲۰ زیورهای برجسته از نوع "بک لایت Bakelite" با استقبال فراوانی روبه رو شد. این زیورها که اغلب بهشکل حیوانات و انواع گلها در تاریخ جواهرسازی متداول بود، ساختهمیشد.
زیورهای برجسته به دلیل سطوح صیقلی واشکال و پیکرههای زیبای روی آن و نیز بهرهمندی از رنگهای قوی شیشه موردتوجه و استقبال مصرف کنندگان ثروتمند قرار گرفت. طبقه کارگر نیز اززیورهای برجسته استفاده میکردند، اما از نوع ارزان قیمت آن. جواهرسازانیچون "هنکل Henkel"، "گروس"، "اسکیاپارلی" و"لالیک Lalique" آثار زیبایی رادر زمینه زیورهای برجسته از خود برجای گذاشتهاند.
در خلال این قرن شیوه "آردکوArt Deco " رفته رفته تبدیل به نوعی سبک در ساخت و تولید زیورهای آویختنی شد و درکنار شاهکارهای فوقالعاده با ارزش جواهر سازان پاریسی چون "کارتیه"،هنرمندان اقدام به ساخت زیورهایی چون سنگهای باریک برزویی یا نمادهایسیاحتی مانند ترنهای مسافرتی، قایق و هواپیما برای تامین خواست آرایشیخانمهای مد پسند کردند.
ظهور نهضت هنری "باوهاوس" و عصر بهاصطلاح "جاز" موجب رواج زیورهای کرومی به شکلهای هندسی شد. کشف قبر "توتانخامون"» در سال ۱۹۲۲ در مصر تاثیر بهسزایی روی این سبک طراحیگذاشت در حالی که پاریس در ارائه مدهای مختلف در زمینه زیورها همچنانپیشتاز بود. ساخت زیورهای آویختنی در ایالات متحده آمریکا، بهدنبالورشکستگی مالی "وال استریت" در سال ۱۹۲۹، تبدیل به یک صنعت رو به رشد شد. این تحول مهم از سبک آردکو، صنعت فیلم سازیهالیوود و نوعی تجددگرایی درهنر که از سوی رسانههای گروهی بلوک سرمایه گذاری تبلیغ میشد بود.
اگرچهساخت و تولید زیورها در اروپا با شروع جنگ جهانی دوم متوقف شد، در عوض درآمریکا با گامهای سریعتر به رشد و توسعه خود ادامه داد. صنعت جواهرسازیدر دهه ۱۹۵۰ متاثر از بینش "کریستین دیورChristian Dior" بود. آثار هنریاو بیشتر با بهره گیری از ترکیب محافظه کارانه شیشههای رنگی و حفظارزشهای سنتی آن ساخته شدهاند. "میریامهاسکل Miriam Haskell"، "هوبهوهاهتی کارنگی. Hobe & Hattic " از جمله طراحان مشهور این دورهبودند.
انقلاب جوانان در دهه ۱۹۶۰ چهره جدیدی ازاین حرفه را به جهانیان معرفی کرد. تلفیقی از دستاوردهای هنر نو وتکنولوژیک در زمینه برجسته کاری، اساس کار هنرمندانی چون "پاکو رابان Paco Rabanne"را در خلق آثاری به شیوه "آپ آرت" تشکیل میدهد.
"رایان" بااستفاده از حلقههای مثلثی برجسته به رنگ روشن و حتی شفاف اقدام به ساختقطعات بزرگ و ساده هندسی کرد. ترکیب بندی رنگها و حرکت در قسمتهای مختلفآثار او بیشتر القای نقاشیهای "آپ - آرت Op - art " را میکند. شاید دراین دوران نخستین زیورهای پستمدرنیسم که به دست "کنت جی لین Kenneth Jay Lane" ساخته شده، ترکیب اغراق آمیز سنگهای قیمتی با نمادهای بزرگ حیواناتدر این برهه سبکهای تاریخی صنعتی جواهرسازی در غرب را با نوعی تمسخردگرگون کرد. "کنت جی لین" با استفاده از قطعات شیشهای، پوست مار و قطعاتبرنزی قدیمی، گل سینههایی به شکل سرحیوانات میساخت که ضمن ارزان قیمتبودن بسیار بدیع جلوه میکرد.
تغییر سبک هنری در دهه ۱۹۷۰ موجب تغییر در سبک جواهرسازی از مکتب "فوتوریسم" به سبک "نوستالژیک Nostalgic "شد و در نتیجه علاقه به زیبایی وارزش گلها، تعالیم مکتب "هیپیها" و نمادهای قومی تجدید شد. آزادیبهکارگیری مواد و شیوههایی که در میان هنرمندان جواهرسازی در اوایل اینقرن رواج داشت، در این دوره نیز در میان گروه وسیعی از سازندگان صنایعدستی و جواهرات گسترش یافت. جواهراتی که طراحان پاره وقت جواهر ساان درکارگاههای خانگی تهیه میکردند، بخش وسیعی از بازار این صنعت درفروشگاهها و گالریهای اروپا را به خود اختصاص داد و در دسترس عام قرارگرفت.
در اواخر دهه ۱۹۷۰ سبک "پانک" از راه رسید، که در واقع آخرین فصل ازطراحی جواهرات در اروپا به حساب میآید. به دنبال ظهور این سبک بود کهزنجیر دوچرخه، تیغ اصلاح، صلیبهای فلزی و سنجاق قفلیها به جرگه زیورهایشخصی پیوستند. طراحان جواهرات دهه ۱۹۸۰ سبک پیشتاز خود را با خلق آثاریمشخص و مستقل از روند هنری زیورها و پوشاک و در عین حال دارای هماهنگی وهمخوانی با آنها عرضه کردند.
بهطورمثال"مایکل دناردو Michael de Nordo " مجسمههای مینیاتوری خود را از پیچ و مهره و چرخ دندهها ساخت. "جان ویند John Wind " موفقیت شایانی در ساخت دستبندهایی از اتصال صفحاتگوناگون ساعتهای مچی کسب کرد. "بیلی بوی" با استفاده از پلاستیک، سنگهاینتراشیده و رنگهای تند به خلق آثار برجسته و زیبایی دست زد و "آندرولوگان Andrew Logan"با استفاده از آیینهها و شیشههای شکسته و سنگهای رنگیروکوب طلا واشیای استفاده شده در دهه ۱۹۸۰ آثاری خلق کرد که تحسین همگانرا بر انگیخت.
شیشه و سرامیک
از میان مواد اولیه مورد استفاده طراحان جواهر، شیشه و سرامیک نه تنهاارزانتر بلکه دارای کاربرد بیشتر است. از مهرههای شیشهای و سرامیکی درساخت انواع زیور، گردنبند تک مهرهای تا النگوها و خلخالهایی استفادهمیکنند که در آنها مهرههایی به شکل دانه کار شدهاست. مهرههای شیشهایو سرامیکی از روزگاران دور تاکنون در ساخت زیورها مورد استفاده بوده، بهطوری که "تغییرات کوچک تمدن" و "مشتی کوچک" از تاریخ لقب گرفته و هموارهبا پیشرفتهای تکنولوژیکی و اقتصادی تمدن در ارتباط نزدیکی بودهاند.
شیشه
اولین مهرههای شیشهای از غرب آسیا بهدست آمده و به هزاره سوم قبل ازمیلاد مسیح منسوب است. اما استفاده از این مهرهها تنها از سال ۱۴۰۰ قبلاز میلاد در مصر رواج یافت. مصری ها علاقه زیادی به شیشههای قطور و ماتداشتند و آنها را رنگ میزدند تا شبیه فیروزه و سنگ لاجورد شود. ولیفینیقیها که شاید سازندهزیباترین مهرهها و آویزهای شیشهای دنیای کهنباشند، شیشههایی به شکل سرانسان و حیوانات در اندازههای کوچک میساختند. در اواخر قرن دوم و سوم قبل از میلاد، فنون ساخت شیشه طراحی، سایش و قالبسازی را برمیگرفت. لوله دم را رومیان اختراع کردند و تولید انبوهمهرههای شیشهای آغاز شد.
جواهرسازان قدیم مهرههای شیشهای بسیار پرکاری تولیدمیکردند که "مهرهچشم"، "مهرههای چند وجهی" و "مهرههای چند تکه"از آن جمله است. مهرههای چند تکه که از کنار هم قرار دادن پلاکهای متعدد یا سطوح زاویهدار، ساخته شدهاست و از برش شیشه طرحدار بهدست میآید. این شیشه عصاییشکل با گداختن چند لایه شیشه به رنگهای مختلف با هم، در درون کورهبهنحوی ساخته میشود که طرح حلقههای هم مرکز و هم رنگ در تمام طول عصاپخش شود.
در قرن چهاردهم، ونیز مهمترین تولیدکننده مهرههای شیشهای جهانبود و مهرههای شیشهای ونیز در سراسر جهان خریدار داشت. از مشهورترینمهرههای ونیزی میتوان از" شورونchevron" و مهرههای "هزار تکه millefiori" نام برد که با استفاده از روشهای پیچیدهای ساخته میشدند . در مرحله تولید یک کرهتوخالی از شیشه مذاب به دو صفحه فلزی با میلههاییوصل شده بود که دو مرد که هر کدام یک طرف طناب در دست داشتند به دو سویمخالف حرکت میکردند و کره را از دو سو میکشیدند تا به شکل عصای تو خالیدرآید. سپس از محفظه شیشهای تو خالی هزاران مهره میبریدند.
سومین تحول عمده در ساخت زیورهای شیشهای در دورهانقلاب صنعتی به وقوعپیوست. برش دادن مهرهها و نیز نصب سنگ بر مهرهها در انگلستان، فرانسه وبوهم آلمان توسعه یافت، که الماس و انواع سنگهای قیمتی تراشدار را تقلیدمیکردند.
ابداع شیشه رنگینکمانی توسط تیفانی منجر به ساخت مهرههای جدید، قبلاز قرن بیستم شد و ساخت زیورهای شیشهای قالبگیری شده همراه با سبکبرجستهکاری سنگهای قیمتی در قرن نوزدهم رواج یافت.
مهرههای شیشهای هنوز در سراسر جهان کاربرد دارد. آفریقاییها وسرخپوستها مهرههای اروپایی را با سنت رنگآمیزی و طراحی جواهرات خودتلفیق میکنند و بر این عقیدهاند که مهرههای "بودومBodom" آفریقایی کهدر لغت به معنای" پارس کردن " است صاحبش را از خطر آگاه میکند. اینمهرهها از خاک، و اغلب پودر شیشه بازیافت شده است.
نوعی دیگر مهره مشهور ژاپنی و کرهای به شکل ویرگول است که "ماگاتاما magatama" نامیده میشود. چینیها همواره مهرههای پیچیدهای میساختند ازقبیل مهرههایی با نقشهای ظریف حیوانات که بر شیشه شفاف و زینت یافته بامارپیچ خشدار از شیشه آبی حک شدهبود.
سرامیک
اولین مهرههای سرامیکی را به قرن ششم پیش از میلاد نسبت میدهند. یعنیزمانی که مصریها مهرههای لعابدار میساختند. هر چند که ساخت زیورهایسرامیکی از حرفههای قدیمی جهان است. اما تا قرن نوزدهم سرامیک کمارزشترین ماده در جواهرسازی اروپا به شمار میرفت. درحالی که چینیها دیرزمانی مهرههای چینی بینظیری با رنگهای مینا و حاشیه طلاکوب میساختند،در "پرو" ساخت مهرههای رنگارنگ، با نقش منظرهها و چهره حیوانات رایجبود. آفریقاییها طبق سنت، سفال را به شکل مهره درمیآورند و بین دوانگشت میغلطانند سپس با ناخن بر روی آن نقش میاندازند و بعد آن را درآفتاب خشک میکردند. ولی در "یونان" مهرههای بدون آهک را با دست شکلمیدهند و با نقشهای گل و گیاه تزیین میکردند.
در اروپای قرن نوزدهم، خاک چینی به صورت مادهای بسیار باارزش برایساخت زیورهایی مانند نقش برجستههای مدالی، مهره، آویز و دستبند درآمد. "روزنتالRosenthal"، "میسنMeissen" و آثار چینی سلطنتی در "برلین" و "وجوودWedgwood" انگلستان به تولید زیورهای چینی رنگ شده با دست میپرداختند. از سال ۱۹۲۰ مهرههای سفالی ایتالیایی با لعاب قلعی مزین به عبارت مذهبیبر روی لباس کشیشها دوخته میشد
مقالات مشابه جواهرات:
سوهانکاری جواهرات و سنگ های قیمتی
تاثیر گوهرها،سنگهای قیمتی و جواهرات
نگاه جدید به سنگ های قیمتی و جواهرات: Jewel action
شیوه خرید و فروش طلا و جواهرات
طلا و جواهرسازی صنایع دستی ایران
آموزش جواهرسازی ، پنج گام جواهرکار شدن
الکتروفرمینگ و آبکاری در جواهرسازی
لزوم توجه به صنعت جواهرسازی و گوهر ها
ابزار و وسایل جواهرسازی و گوهر