دی بیرز بزرگ ترین تولیدکننده الماس جهان است. بیش از ۴۰ درصد الماسهاس تراش نخورده که در سطح جهانی معامله می شوند از ۲۰ معدن آفریقایی به دست می آید.
۲۵۰ گوهرشناس به منظور بررسی ذخایر جدید به بحث در باره امکانات و شیوه های مدرن جهت به کارگیری آن ها می پردازند. بخش بازاریابی " دی بیرز " دیتی سیDTC بیش از نیمی از تولیدات الماس جهان را به فروش می رساند.به طورتقریبی ۲۲۰۰۰ نفر در بیش از ۱۹ کشور در سطح بین المللی برای گروپ Group کار می کنند.
در مجموع صنعت الماس ۲ میلیون نفر را تحت پوشش خود قرار دادهاست.
در نزد بسیاری از کشورها مانند بوتسوانا، نامبیا و آفریقای جنوبی این کریستال گرانبها بر اقتصاد ساکنین کشورها تاثیر بسزایی دارد. در بوتسوانا،حفاری الماس سالانه معادل ۰۰۰/۳۰ قیراط بازدهی دارد و این شرایط انگیزه اقتصادی موثری در جذب نیروی کار در این بخش محسوب می گردد و حدود ۸۰ درصدصادرات و ۴۲ درصد تولیدات ناخالص داخلی را تشکیل می دهد.
از سال ۱۹۶۹همکاری بین اینشرکت و بوتسوانا پیشرفت اقتصادی را تضمین می کند. بدون تجارت الماس این گونه ملت ها هرگز قادر به ساخت بیمارستان ، جاده و مدرسهوغیره .... نبودند.
بیش از ۹۰ درصد از ۵۰۰۰ کارگر،کارکنان محلی هستند.به علاوه " دی بیرز گروپ " برا ی آموزش کارکنان خود وتهیه تجهیزات مدرنسرمایه ای در نظر می گیرد. حفاظت از محیط زیست به هنگام حفاری موضوع دیگریاست که مد نظر شرکت قرار می گیرد. برای مثال هم اکنون یک کشتی فضایی بسیارپیشرفته مشغول بررسی ذخایر جدید آفریقای جنوبی است، که در آن از ابزارپیشرفته ارزش ۵/۵ میلیون یورو استفاده می شود.
این شرکت هم چنین در جنگ ومقابله با ایدز پیشگام بوده است. گروپ کل هزینه های معالجه کارکنان وکسانی که مبتلا به این ویروس شده اند را می پردازد.در پاسخ به شرایط موجودجنگ داخلی در برخی کشورها، دی بیرز در ماه مه سال ۲۰۰۰ عملیات کیمبرلی راآغاز نمود تا به این طریق با تجارت الماس تراش نخورده مبازره کند ونیروهای مسلح را از نظر مالی تامین نماید.
سیستم ارایه گواهی نامه که به کمک سازمان ملل دولت های تولید کننده و مصرف کننده و سازمان غیر دولتی بهاجرا درآمد، بسیار سخت و دقیق تنظیم شده و موفق بوده است. عنوان " الماسهای خونین " با توجه به این شرایط حتی ابزار تولید جهانی الماس های تراشنخورده به خود اختصاص نمی دهد.
مقالات مشابه الماس :
شناخت الماس و درجهبندی الماس Daimond Grading
سوان با وجود آنکه بسیار جوان بود تمامی کار، هستی و آرزوهایش رامعطوف حرفهاش مینمود. در ۱۸ سالگی او به درجهای از موفقیت دست یافت که میتوانست کارگاهی افتتاح کند....
با درک آثار "سوان بیکاکی Sevan Bicaki "به این موضوع پی میبریم که نوعی خودباختگی و شیفتگی بیحد و حصرکه سرچشمهاش میتواند تشویق آگاهانه باشد، الهامبخش اقدامات وی بودهاست. در غیر اینصورت چه کسی میتوانست از میان جریانات سهمناک اقیانوسهای ناشناخته به سلامت به درآید و یابرای ارایه هر یک از کلکسیونهای جدید خود تا این درجه حرفه و تجربیاتهنریاش را به خطر اندازد.
پدرش بازیگر تئاتر بود و تمایل بسیاری داشت تا به دلایل بیعلاقگی پسرش برای رفتن به مدرسه بداند. از این رو هنگامی که سوان ۱۲ ساله بود او را به آتلیه هنری "هوسپ کاتاک" واقع در "کوهاسیاین Cuhaci inn "برد تا در آنجانزد او به شاگردی بپردازد. البته ما درباره میزان شناخت پدر نسبت بهاستعداد پسرش اطلاعی نداریم.
سوان با وجود آنکه بسیار جوان بود تمامی کار، هستی و آرزوهایش رامعطوف حرفهاش مینمود. در ۱۸ سالگی او به درجهای از موفقیت دست یافت که میتوانست کارگاهی افتتاح کند.
کار وی بیشتر جنبه تقلیدی داشت زیرا از اینراه کسب درآمد میکرد با این حال از هیچ کوششی فروگذار نبود و سعی داشت ابتکاراتی را از خود نشان دهد و کارهایش فقط تقلید نباشد. تااینکه ۵ سال پیش کلکسیون بینظیری را عرضه نمود که بر اساس وقایع تاریخی استوار بود: عثمانیها عنوان طرح وی بود.
برای ارایه این اثر ۵/۱ سال وقت صرف کرد. بخش اعظم کلکسیون دومش مبتنی بر فلسفه خاور دور شامل سنگهای رنگی و قیمتیب ود. او بازتاب نور الماس را میستایید و هدف خود را خلق آثار منحصر به فرد عنوان میکرد.
هنگامیکه گولر سابانسی رییس سابان سی هولدینگ درضیافتی در آنکارا حلقه طراحی شده توسط او را در دست کرد، او شهرت بسیاری یافت. زیرا تصویر سلطان سلیم عثمانی و نوشتههایی از او را روی حلقه نقاشی کرده بود. موفقیت او حاصل کارهای ظریفی است که با دقت بسیار میتوان بهآنها پی برد
مقالات مشابه جواهرسازی:
خرید و تاثیر جواهر و سنگ های قیمتی
آموزش مراقبت از گوهرها و جواهر آلات
طرحهای منحصر به فرد، سنتی، محلی و قومی آزا فهمی مدرن و شیک قلمدادمی شوند و قابل استفاده برای هر مناسبتی هستند. آنچه سبب ممتاز نمودن آثارش از دیگران میشود، تلفیق خصوصیات فرهنگی با هنر است. آنها ترکیبی از خوشنویسی به زبان عربی و نمادهای عینی هستند....
هر چیزی را که مشاهده میکنم میتواند الهامبخش من شود.تصور میکنم مدل زیبایی را که در دست تهیه دارم با مهارت هرچه تمامتر برای شما ساختهشدهاست. از این به بعد بهتر است طراحی هنرمندانه واژههای کتب مقدساسلامی و مورد علاقه خود را بر روی طلا و نقره پیدا کنید،که می تواند بازیبایی فوقالعادهشان زینت بخش گردن شما شود. این گفتههای "آزا فهمی" طراح مشهور جواهر مصری است؛ کسی که در زمینه هنر طراحی جواهرانقلابی به پا کرده است و آن را در سطح بینالمللی به شهرت رسانیده است.
برای هر یک از آثار حیرتانگیزش یکسال را صرف تکمیل آنها می کند، تا تبدیل به جواهراتی شوند که بهراستی هنر و زیبایی را به نمایش بگذارند.
طرحهای منحصر به فرد، سنتی، محلی و قومی آزا فهمی مدرن و شیک قلمدادمی شوند و قابل استفاده برای هر مناسبتی هستند. آنچه سبب ممتاز نمودن آثارش از دیگران میشود، تلفیق خصوصیات فرهنگی با هنر است. آنها ترکیبی از خوشنویسی به زبان عربی و نمادهای عینی هستند. بدین طریق او معتقد است که پیامش را به ما میرساند. موضوع جالب دیگر آناست که هر چیز از جمله شعر و شاعری، طبیعت، پرندهها، گلها، درختان و حتی آیات، ضربالمثلها وپیشینه فرهنگیاش میتواند الهام بخش طرحهای جدید او شود.
او در شمال مصربه دنیا آمده است و معتقد است که هیچ چیز بهطور اتفاقی رخ نمیدهد، حتی ورود او به دنیای جواهرات بیهدف صورت نگرفته است.او تحصیلات خود را در حوزه طراحی داخلی و هنری زیبا در دانشگاه" هلوان" Helwan در قاهره Cairo تکمیل کرد و پس از آن به همکاری با دولت پرداخت. این زمانی بود که کتابی تحت عنوان "جواهرات قرون وسطی در اروپا" نظرش راجلب نمود. وی بخشی از حقوقش به خرید این کتاب اختصاص داد و با این اقدام خود، اولین گام را برای شروع سفری جدید و اکتشافی برداشت.
در آوریل ۱۹۶۰، او شغلش را ترک گفت و به شاگردی نزد استاد"خانخالیلی Khan khalili " در مرکز جواهرسازی قاهره پرداخت. در آنجا قبل از ورود به دانشگاه پلیتکنیک لندن مقدمات این حرفه را آموخت و سپس به تکمیل مهارت خود ادامه داد. وی میگوید که در آغاز سرمایه کافی برای کار با موادگرانبها نداشته است، اما با این وجود او توانست با گذشت زمان طرحهایش تکامل کند، سرمایه بیشتری به دست آورد و کار با مواد گرانقیمتی چون طلا وسنگهای قیمتی را آغاز کند. ترکیب طلا و نقره در قالب جواهر چنان موفقیتآمیز بود که سرانجام عناوین تجاری را به خود اختصاص دادند.
فهمی میگوید: مادرش او را دیوانه میپنداشت زیرا که او شغل پردرآمدی را از دست داده بود و دوباره از اول خط و به عنوان یک شاگرد شروع به کارمینمود. با اینحال او اقدام خود را صحیح دانست و معتقد بود که به زودی اطرافیانش به ارزش کار او پی خواهند برد
مقالات مشابه جواهرسازی:
خرید و تاثیر جواهر و سنگ های قیمتی
آموزش مراقبت از گوهرها و جواهر آلات
پریدوت نوعی سنگ قیمتی زیتونی رنگ است که مرکب از ۲ ماده معدنی "فیالات Fayalite" و "فورسترایتForsterit " است. فیالایت غنی از آهن حاوی فرمول Fe۲ Sio۴است و فورسترایت مملو از منیزیم بوده و فرمول آن Mg۲ Sio۴تعیینگردیده است. پریدوت به طور معمول از نظر ترکیب شیمیایی به فورسترایت نزدیکتر است. اگرچه وجود آهن نیز تاثیر مهمی بر روی رنگ آن دارد. آهن سببمیشود که پریدوت رنگ سبز مایل به زردی را داشته باشد. در بهترینپریدوتهای رنگ میزان آهن ۱۰ الی ۱۵% ارزیابی شده است..
از آنجا که پریدوت سنگی سبز رنگ است، در طول تاریخ همه آن را باسنگهایی همچون سفایر، تورمالین،کروم، "دیوپساید Diopside"، "انس تاتیت Enstatite" یا گارنت، اشتباه گرفتهاند. "بازیل لیونگ" Basil Leong بر آناست تا ماهیت واقعی این سنگ را روشن سازد.
قدمت پریدوت بیش از ۴ هزار سال تخمین زده شده است. هنگامیکهدریانوردان مصری در جزیره کوچکی واقع در دریای سرخ ساکن شدند، وجودکریستالهای کوچک و ظریف سبز رنگ درخشش خاصی به آن میبخشید؛ دریانوردانبه جمعآوری آنها پرداخته و با خود به سرزمینشان آوردند.
کریستال درمعرض دید خاندان سلطنتی قرار گرفت که در"تبس Thebes "شهرت یافت.(بر اساسافسانهها، مارهای فراوانی در این جزیره می زیستند) و پس از مدتی جزیره "توپازیوسTopazius "نام گرفت و بعد نام آن به جزیره "اسیتیجون" و "زبرجد" و واژههای عربی بهنام پریدوت، تغییر یافت. ماهیت پریدوت مدتهاگمنام ماند، زیرا تمدنهای قدیم آن را به جای توپازیا زمرد اشتباهمیگرفتند. یونانیان آن را "توپازیون Topazion"و رومیان"توپازیوسTopazius "مینامیدند. در انجیل واژه عبری "پیت دا Pitdah "درباره آن ذکر شده است.
در قرن ۱۸، بریتانیا اصطلاح پریدوت را معمول گردانید که مشتق از واژهفرانسوی "پریتوت Peritot "به معنی مبهم یا واژه عربی "فریدات Faridat "بهمعنی سنگ قیمتی است.
مورخان معتقدند؛ که پریدوت سنگ قیمتی و مورد علاقه کلئوپاترا بوده است. این موضوع سبب گردید که کلکسیون مشهور زمرد کلئوپاترا را پریدوت فرض کنند. ناشناخته ماندن ماهیت اصلی پریدوت تا قرون وسطی به قوه خود باقی بود. قرنها مردم بسیاری باور داشتند که گوهرهای سبز رنگ ct۲۰۰گنبد خزانهداری "تریمجیآوکلوجین" Three magi of colgne با زمرد آراسته شده است درحالیکه آنها به واقع پریدوت بودند.
- ترکیب شیمیایی
پریدوت نوعی سنگ قیمتی زیتونی رنگ است که مرکب از ۲ ماده معدنی "فیالات Fayalite" و "فورسترایتForsterit " است. فیالایت غنی از آهن حاوی فرمول Fe۲ Sio۴است و فورسترایت مملو از منیزیم بوده و فرمول آن Mg۲ Sio۴تعیینگردیده است. پریدوت به طور معمول از نظر ترکیب شیمیایی به فورسترایتنزدیکتر است. اگرچه وجود آهن نیز تاثیر مهمی بر روی رنگ آن دارد. آهن سببمیشود که پریدوت رنگ سبز مایل به زردی را داشته باشد. در بهترینپریدوتهای رنگ میزان آهن ۱۰ الی ۱۵% ارزیابی شده است.
- ویژگیهای پریدوت از دیدگاه گوهرشناسی
قلمرو رنگ پریدوت شامل رنگهایی همچون سبز مایل به زرد، سبز و سبزمتمایل به قهوهای میگردد. آنها سنگهای شفافی بوده و اغلب واضح بهنظرمیرسند. اندیکس انعکاس نور در آنها ۶۵۴/۱ الی ۶۹۰/۱ عنوان شده است. اینسنگ از ماهیت انعکاس نور به صورت دوگانه یا دوبل برخوردار است و "بایرفرینجنس" Birefringence آن ۰۳۵/۰ الی ۰۳۸/۰ ارزیابی گردیده است. ناخالصیهای موجود در آن بیشتر از Lily-pad، اکسید آهن و کریستالهایکرومیت عنوان شده است. درجه سختی بر مبنای مقیاس موس پریدوت ۵/۶ الی ۷تعیین گردیده است، بهطوریکه از آن به عنوان سنگی نرم که بهراحتی توسطدیگر سنگها مانند "کوراندوم" Corundum یا توپاز خراش برمیدارد، نام میبرند. از اینرو نسبت به تغییرات سریع حرارت حساس است و بعد از لحیمکاری،سرد سازی سریع آن باعث شکستگی اش میگردد. لذا تمیز کردن آن با بخار یادستگاه ماورا صوت اقدام صحیحی نیست و بهتر است با آب گرم و مواد شویندهملایم شستشو داده شود.
- داوری درباره پریدوت
بهترین رنگ پریدوت، نمونه کامل سبز رنگ آناست که بیشتر در منطقه "میانمار" Myanmar یافت میشود. نمونههایی که از نظر کیفی در مراتب بعدی قرارمیگیرند در چین و آمریکا عرضه میشود، که سبز متمایل به زرد یا قهوهایهستند. در بازار دو درجه متفاوت از آنرا مشاهده میکنیم؛ درجه A آنبهرنگ سبز مایل به زرد، سنگی شفاف است و درجه ۱۳ که رنگ های آن کمرنگ و عمومآن سبز مایل به قهوهای است؛که هنوز راهی برای ساخت این سنگ نیافتهاند.
- منابع
پریدوت در بسیاری از کشورها به ویژه آمریکا، چین، ویتنام، فنلاند،پاکستان، میانمار یافت میشود. آنها در میان مواد مذاب به صورت سنگهایبرجسته و بیقاعده یا کریستال که در رگهها یا منافذ برخی صخرههای آذرینبه چشم میخورند، پیدا می شوند...
مقالات مشابه پریدوت:
پریدوت، سنگ قیمتی آرامبخش و گوهری ناشناخته
سنگ قیمتی زبرجد یا پریدوت Pridot
سنگ های قیمتی پریدوت، اپال و آکوامارین
تصاویر زیبا از انگشتر کابوشن پریدوت
قطعات برخی از سنجاق سینه ها از جمله سوزن و سر آن ها به طور مجزاریخته گری شده و سپس به یکدیگر وصل می شدند. اما سر برخی از آن ها به سوزنمتصل بود. این سنجاق سینه ها اغلب سنگ های گران قیمتی را در ناحیه سر بهنمایش می گذاشتند. حفاری ها هم چنین بیانگر کاربرد تکنیک های آبکاری هستند....
صرف نظر از درخشش آن ها در میان گیسوان یک زن زیبای " افزین Ephesians " جلوه دل انگیزشان بر روی جامه های شهروندان شهر " تروی " یا شنل سربازانپرگاموم، می توان به این نکته پی بردکه این گل سینه یا گل سرها از دیر بازتا کنون جذابیت و زیبایی شان را حفظ کرده اند و هنوز زینت بخش چهره هایزیبا هستند.
گردنبند، حلقه و دستنبدها از زمان های بسیار قدیم برای زیباتر جلوهدادن انسان مورد استفاده قرار می گرفتند. در چنین شرایطی پرداختن به زیبایی و زیبا شناختی بیش از جنبه کاربردی اهمیت داشت . با این حال گلسینه و سنجاق ها علاوه بر جنبه تزیینی برای نگه داشتن لباس نیز به کاربرده می شدند.
به طوری که این ویژگی سبب گردید که به عنوان قطعات جواهرنشان مورد توجه قرارگرفته و به آن ها بهای بسیاری در بخش جواهرآلات دادهشود. از زمانی که برای اولین بار استفاده از پوست حیوانات به جای پوشاک متداول گردید، سنجاق ها و دیگر اشیا مشابه برای نگه داشتن لباس در مد نظرقرار گرفتند.
البته در مراحل اولیه به طور احتمالی برای محکم نگه داشتن پوست حیوانات از سنجاق های چوبی استفاده می شد. اما با رواج صنعت ریسندگی،سنجاق های استخوانی کاربرد بیشتری یافتند. این سنجاق ها به طرز زیبایی وبا روش های گوناگونی کنده کاری می شدند. گرایش به ارایه طرح های مختلف سببگردید تا نمادهای تزیینی و تصویری متعددی عرضه شود. هم اکنون بسیاری ازموزه های ترکیه سنجاق های استخوانی را به نمایش گذاشته اند.
برنز، نقره وطلا نیز فلزات دیگری بودند که در ساخت سنجاق مورد توجه قرار میگرفتند.تکنیک های مورد نظر در ساخت سنجاق و گل سینه در دوران قدیم ملیلهکاری، قالب گیری و چکش کاری بود.
مکان های حفاری در ویرانه های شهر افسانهای تروی در منطقه آناتولی گویای وجود حفره های است که در ریخته گری سنجاقهای سینه مورد استفاده قرار می گرفتند. در این قالب ها تعدادی شفتاهنگ نیزمشاهده می شود. برای قالب گیری یک یا دو شیوه به کار می رفت. ریخته گری بهروش پرسازی و قالب سازی از جمله روش های کاربردی در طی این دوران محسوب میشدند.
قطعات برخی از سنجاق سینه ها از جمله سوزن و سر آن ها به طور مجزاریخته گری شده و سپس به یکدیگر وصل می شدند. اما سر برخی از آن ها به سوزنمتصل بود. این سنجاق سینه ها اغلب سنگ های گران قیمتی را در ناحیه سر بهنمایش می گذاشتند. حفاری ها هم چنین بیانگر کاربرد تکنیک های آبکاری هستند.
در تپه های مدفون شده " کل تپی " KÜltape در نزدیکی شهر " قیصری " Kayseri سنجاق سینه های برنزی که با طلا آب دیده شده اند، یافت گردیدهاست. ما هم چنین نمونه های را یافتیم که در ساخت آن ها از تکنیکگرانیولیشن استفاده شده بود. دو تمدن آناتولی مفتخر به داشتن گل سینه هایفلزی هستند.
" اورارتو " Urarto سنجاق های صاف و مسطحی را عرضه می نمودندکه هنوز نحوه ساخت و تزیینات سر آن ها ما را شیفته خود می سازند. فریجینها Phrygians سردمدار " فیبولی " Fibulae (نوعی سنجاق سینه ) هستند
مقالات مشابه تاریخچه جواهرسازی :
تاریخچه گوهرها و سنگ های قیمتی
تاریخچه گوهر ها و سنگهای قیمتی
تاریخچه گوهرها و جواهر و سنگهای قیمتی
الکتروفرمینگ و آبکاری در جواهرسازی
آموزش جواهرسازی ، پنج گام جواهرکار شدن
لزوم توجه به صنعت جواهرسازی و گوهر ها
ابزار و وسایل جواهرسازی و گوهر