لسفه من در زندگی آن است که پس از بیدار شدن از خواب به هنگام صبح لبخندی بر چهره داشته و در طول روز بهدنبال لبخند باشم و هنگامی که زمان رفتن از این دنیا فرا میرسد با لبخند این جهان را ترک کنم
"جکس برانلک "Jacqus Branellec تحت تاثیر حرفه خود سالهاست که گرایشبه زندگی تجملاتی یافته است. از دیدگاه او پیروی از چنین سبکی در زندگی به معنای زیستن در دنیایی پر از عشق و احساس، دوست داشتن محیط و همکاران وکسانی است که هر روز با آنها سر و کار دارد.
او از زمانی که به اولین شغل خود دست یافت برای دوران فراغت نیز همانند زمان کار اقداماتی را در نظر گرفت. علاقهاش به هواپیما سبب شد تا به عنوان خلبان تجاری در تاهیتی واقع در شبه جزایر پولینزی فرانسه به کارمشغول شود. در آن روزها ذهنش تنها متوجه پرواز بود و موضوع جواهرات درنظرش امری بیگانه بود. اما هماکنون با اشتغال در کار کشت مروارید، به غواصی میپردازد و در برنامه حفظ محیط زیست شرکت دارد.گاهی هم وقتش راصرف پرواز میکند.
آنچه سبب ورود او به حرفه کشت مروارید شد علاقهاش نسبت به ایجادجادههایی در شبه جزایر "تواموتو Tuamotu" بود که منطقهای بسیار دورافتاده تلقی میشد. توانایی جذب توریست و امکان معامله با دیگر نواحی بهویژه پس از دستیابی به دارو و امکانات بهداشتی و وجود منابع دست نخوردهبالقوه در این جزایر، ساخت جاده را در اولویت قرار میداد.
از طرفی صدفهای مروارید سیاه او را به کشت این محصول گرانبها و رونق صنعت آن ترغیب میکرد. بهتدریج با رمز و رازکشت مروارید آشنا شد و کار خود را ازسال ۱۹۷۰ با کشت مروارید سیاه آغاز کرد. "برانلک "Branllec در سال ۱۹۷۸ باسفری با کشتی به دور دنیا سعی کرد قلمرو کشت مروارید را در مناطق دیگرگسترش دهد و موفقیت خود را در زمینه مرواریدهای سیاه در معرض نمایشعلاقمندان بگذارد. او همچنین کشت انواع مرواریدهای دیگر از جمله مرواریدطلایی مورد توجه قرار داد و مدت ۲۰ سال از سوی شرکت "جولمر "Jewelmer صرفکشت ایننوع مروارید شد.
فیلیپین زادگاه ایننوع مروارید است و مکان بسیار مناسبی برای کشت آن محسوب میشود زیرا حضور وافری از پلانگتونها در منطقه تاثیر بسیار مطلوبی روی آب دریا و نوع صدف میگذارد و از نظر کیفی سبب مرغوبیت فوقالعاده مروارید میشود.
- جکس برانلک و فلسفه وی در زندگی
فلسفه من در زندگی آن است که پس از بیدار شدن از خواب به هنگام صبح لبخندی بر چهره داشته و در طول روز بهدنبال لبخند باشم و هنگامی که زمان رفتن از این دنیا فرا میرسد با لبخند این جهان را ترک کنم.
- روند اخیر کلکسیونهای جولمر
ما طرح کلکسیون جدیدی را برای جوانان در نظر گرفتهایم که کاربرد بسیارآسانی دارد و ضرورت آن مختص مجالس رسمی نیست و افراد میتوانند از آن بالباسهای معمولی نیز استفاده کنند. این کلکسیون در عین سادگی در نوع خودمنحصر به فرد بوده و محصولی ارزنده و بینظیر بهشمار میآید. در این جالازم است که نهایت سپاسگذاری را نسبت به محبت، مهربانی و گذشت مردم داشته باشم زیرا در اصل رفتار آنها مشوق من در انجام این قبیل امور بوده است. درباره دریافت نشان لیاقت "شوالیه chevalien نیز مدیون کشور خود هستم کهبه اهمیت تلاش و زحماتم پی بردهاند و دوری طولانی مدت از فرانسه سبب نشدهکه مرا به فراموشی بسپارند.
مقالات مشابه مروارید :
مروارید ،گوهری از کلاسیک تا مدرن
مروارید سنگ متولدین خرداد، گوهر شانس و نیکبختی
معرفی انواع مراورید ،شیوه شناخت مروارید اصلی از بدلی
با معرفی صدفهای پرورشی به بازار، صنعت مروارید طبیعی بحرین تضعیف شد. در همین دوره در بحرین نفت کشف شد و اقتصادش از وابستگی به مروارید، به طلای سیاه گرایش یافت. حال مروارید فقط سمبل کشور بود و تنها منبع درآمد محسوب نمیشد....
قرنهاست که مروارید یکی از عوامل حیات بخش بحرین محسوب میشود. مروارید پیش از نفت خام، ایجاد پایگاههای هوایی از سوی ایالات متحده و بنای بازارهای تجاری، قلب و روح اقتصاد بحرین به شمار میآمد.
بحرین،
مجمع الجزایر واقع در خلیج فارس توسط سواحل آکنده از صدفهای نرمتنان
احاطه شده است. صدها سال است که مردم این کشور از طریق تجارت مروارید، امرار معاش میکنند. هنگامی که آب گرم میشد، صیادان مروارید،
ماهها برای به دستآوردن این جواهر قیمتی عازم دریا میشدند. غواصان در
حالی که کیسهای به پاهایشان بسته بودند، ریههای خود را پر از هوا
میکردند.
سپس شیرجه رفته و قبل از آنکه ذخیره اکسیژن موجود تمام شود
تا آن جا که میتوانستند صدف جمعآوری میکردند، صدفها هنگام شب
دستنخورده باقی میماندند و روز بعد گشوده میشدند. اگر مرواریدی کشف میشد، آن را میان انگشتان پا قرار میدادند تا کاپیتان و یا مسوول گروهشان از راه برسد و آنها را جمعآوری کند.
تا سال ۱۹۳۰، صنعت مروارید برای بحرینیها ایجاد شغل میکرد.
قلمرو
تجارت در این زمینه چنان گسترده بود که حتی از دیگر نقاط خاورمیانه و
آسیا، کارگران خارجی استخدام میشدند. در هر حال در سال۱۹۳۰ شرایط تغییر
کرد. در آن سال، ژاپنیها شروع به فروش مرواریدهای پرورشی خود در بازارهای
جهانی کردند و قیمت مروارید کاهش یافت.
تا سال ۱۹۳۰ تنها طبیعت،
تولیدکننده مروارید بود. شکلگیری مروارید به این صورت بود که مادهای
مانند دانهای شن یا سنگریزه وارد نوع خاصی از صدف یا صدف نرمتن میشد.
تحت تاثیر مکانیزم دفاعی، صدف سعی میکرد مادهای از خود ترشح کند تا دور
شی وارد شده و به صورت لایهای قرار گیرد. در نهایت، افزایش تعداد لایههای
پیچیده شده به دور ماده محرک، مروارید را در بطن خود پرورش میداد.
مرواریدهای
پرورشی نیز به همین طریق به وجود میآیند، به این صورت که مادهای محرک
درون نرمتن قرار داده میشود. در مورد مرواریدهای پرورشی، ماده محرک،
عموما قطعه کوچکی از صدف تحت عنوان مروارید صدف مادر(صدفهای نرمتن خشکی) است که در مقایسه با مراحل طبیعی تولید، صدف بزرگتری را میسازند.
با معرفی صدفهای پرورشی به بازار، صنعت مروارید طبیعی بحرین تضعیف شد. در همین دوره در بحرین نفت کشف شد و اقتصادش از وابستگی به مروارید، به طلای سیاه گرایش یافت. حال مروارید فقط سمبل کشور بود و تنها منبع درآمد محسوب نمیشد.
با
مشاهده موزه مروارید بحرین و درک چگونگی صید آن با نحوه زندگی مردم این
کشور در دورانی که اقتصاد حول محور این گوهر گرانبها میچرخید آشنا
میشویم. حتی امروزه مروارید نقش مهمی در تاریخ و مذهب این کشور ایفا کرده و
بسیار مورد احترام است. از مروارید در سوره الرحمان آیات ۲۳-۲۲ قرآن نیز
یاد شده است. در این آیه خداوند چنین فرموده است: «خداوند برای درستکاران و
مومنان باغهایی قرار داده است که در آن جا رودها جاریاند و آن ها را به
وجود دستبندهایی از طلا و مروارید و خرقههایی از ابریشم میآراید.»
به
علاوه در یکی از افسانههای کهن عربی از مروارید چنین حکایت شده که نور
مهتاب درون قطرات شبنم که از آسمان فرود آمده و به دریا ریخته، سپس توسط
صدفها بلعیده شدهاند را پر میکرد.در بحرین کنونی تجارت مرواریدهای طبیعی
هنوز به شیوه سابق ادامه دارد و فروش مرواریدهای پرورشی از سوی دولت ممنوع
است. محصولات این کشور از جمله زیباترین مرواریدهای جهان محسوب میشوند.
بازرگانان مروارید در این منطقه، اغلب مرواریدهایشان
را روی پارچه سرخ قرار میدهند تا درخشندگی آنها بیشتر مشخص شود.
احتمالا این اقدام آنها ارتباطی با پرچم دولتی که به رنگ قرمز و سفید شفاف
است، ندارد.
- شکوه و جاذبه مروارید
مروارید، در طول تاریخ در میان
طبقه متنفذ و ثروتمند از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است، در عصر
امپراتوری رم، جواهرات مزین به مروارید در میان زنان محبوبیت خاصی داشت این
جواهرات توسط ارتش فاتح پس از بازگشت از کشورهای مشرق زمین به رسم هدیه به
آنها داده میشد.
در شرق، مروارید اغلب به صورت پودر شده درمیآمد تا
بیماریهای مختلفی همچون بیماری قلبی یا فلج توسط آن معالجه شود. در میان
خاندان سلطنتی، مروارید زمانی تنها منحصر به افراد این طبقه بود. در سال
۱۹۱۲ قانونی از سوی "دوک ساکسونی "Saxony ارایه شدکه بر اساس آن طبقه
اشراف، پرفسورها ، دکترها و همسرانشان اجازه استفاده از مروارید را
نداشتند. این گوهر قیمتی حتی به موزههای تاریخ طبیعی لندن نیز راه یافت.
"هوپ پرل "Hope pearl بزرگترین مروارید آبهای شور جهان است که دو اینچ
طول دارد و چهار اونس وزن آن است و هنوز از سوی میلیونها بیننده هر ساله
مورد تحسین قرار میگیرد.
- ارزش مروارید
اگرچه عوامل مختلفی در تعیین ارزش مروارید
دخیل هستند اما اندازه و میزان درخشش آن، دو عامل مهم به شمار میآیند.
درخشندگی مروارید به سطح آن ارتباط دارد و منظور از سطح نیز صافی لایه
خارجی، درخشش و شکل آن است.متخصصان مروارید معتقدند که اگر شما بتوانید
بازتاب تصویر خود را روی مروارید مشاهده کنید، این نمونه گویای آن است که به علت داشتن درخشش فوقالعاده از کیفیتی قابل ملاحظه برخوردار است.
مقالات مشابه مروارید :
مروارید ،گوهری از کلاسیک تا مدرن
مروارید سنگ متولدین خرداد، گوهر شانس و نیکبختی
معرفی انواع مراورید ،شیوه شناخت مروارید اصلی از بدلی